اولین شهردار رسمی زنجان
یادی ازعلی اکبر خان توفيقی
فرج ا... داودی
این نوشتاراخرین باربه مورخه ۵/۵/۹۱ موردبازنگری واقع شده است.

میرزا علی اکبر توفیقی
مجسمه ي مرحوم حاج میرزاعلی اکبرتوفيقي در ورودي ساختمان شهرداري زنجان (بولوار آزادي)، عمارت گلي با ساختار سنتي در انتهاي خيابان خواجه نصيرطوسی (موزه شهدا)، رختشويخانه قديمي در محله موسوم به عباسقلي خان، مدرسه توفيق در محله سرچشمه و كارخانه متروكهي كبريت سازي سه ستاره با دودكش افسانهاي در (خيابان صفا)که درحال حاضروبعداز بازسازی درسال1390ش،به عنوان موزه صنعت ازان استفاده خواهدشد به نوعي با هم پيوند و قرابت دارند. زنجانيها با ديدن اين تنديس و اماكن یادشده در ضميرشان سبد سبد خاطرات بسته بندي شده و يافته هايي كه خود ديده يا شنيده اند فوران مي كند و آنها را به كوچه و باغ خاطرات تاخورده رهنمون مي سازد.
اين تنديس و مكانهاي تاريخي شاهدان زندهاي از گذشته هاي ما هستند. اگر پاي صحبت آنها بنشينيم نكته هاي فراواني از سرگذشت زنجان و زنجاني خواهيد شنيد.
در جاي جاي شهر زنجان با كوچه و پس كوچه هاي تنگ و باريكش و اماكن تاريخي اش ماجراها و حوادث زيادي رخ داده است كه گوشه هايي از آن مكتوب گرديده و زوايايي را هم سال خوردگان به عنوان شناسنامه تاريخ و ادبيات شفاهي اين ديار همواره با خود يدك ميكشند.
شهر زنجان فراز و نشيبهاي فراواني را به خود ديده است. دلاوريها، ستم و تبعيض ها، بزرگان علم و ادب، مجتهدان درجه يك، ملاكين تأثيرگذار در خمسه و ايران، قهر طبيعت، نابودي مدارس و ابنيه، قتل عام اهالي، قحطي و گرسنگي، بيماري، نابودي برج و بارو و حصار شهر، قشون كشي و اشغال شهر، محروميت و مظلوميت، همه اينها حكايت از تاريخ يك شهر را دارد.
اينك كه زنجان قديمي با تار و پود و قدمت تاريخيش ميرود تا فراموش شود. بگذاريد در تماشاخانه ي تاريخ، نام اين شهر با همه كسان راهگشايش و تمام موجودياش به عنوان افسانه ثبت و ضبط گردد و خاطرات تلخ و شيرينش در قلبها بماند. در تابلوي قاب گرفته ي آن با همه كاروانسراها و حجرههاي پر زرق و برقش و معابر پر شورش و عمارتهاي تاريخي و حادثه ساز ديروزيش و محله هاي غمبار امروزش با سراها و حجره هاي نيمه خراب خالي از سكنه اش و اماكني كه شاهد و ناظر گذشته هاي شهرمان هستند.
اگر پاي صحبت اينها بنشينيم رد پاي تاريخ سياسي و اجتماعي معاصر و ماقبل آن را در منطقه خمسه خواهيم ديد. با تمام اين اوصاف بسيار افراد و بناهايي كه پشت ديوارهاي بلند و قطور تاريخ پنهان ماندهاند!!
در وضعيت كنوني كه كشورها در معرض شبيخون جهاني شدن قرار گرفتهاند و ناظر بلعيده شدن فرهنگها و هويتها و ارزشها هستيم، شايد با بهرهگيري از تاريخ از شدت آن بكاهيم چرا كه جهاني شدن را به مناسبتهاي مختلف حتي در كنج منازل هم به وفور مشاهده ميكنيم!
در آلبوم تاريخ اجتماعي و سياسي و مذهبي شهر زنجان افرادي را ميبينيم كه در گذر حوادث نام آنها با حركات صورت گرفته عجين است. از شيخ اشراق تا صدرالدين زنجاني (صدر جهان) شيخ اخي فرج زنجاني، حكيم هيدجي، ذوالفقار خان خمسهاي (معاصر دوران نادر شاه و زنديه) عبداله ميرزا دارا، ملا محمد علي زنجاني،میربهاالدین زنجانی، ملا قربانعلي زنجاني (حجت الاسلام)، اميرجهانشاه خان افشار، شيخ ابراهيم زنجاني، سردار اسعدالدوله زنجاني، علي اصغر خان مشيرالممالك (حاجي وزير)، نائب صدر، خاندان حسيني، ميرزايي، ضيايي، ذوالفقاري، دارائي (قجر)، وزيري،رهبری،بیگدلی و استاد روزبه زنجاني (بنيان گذار مدرسه علوي در تهران) كه در ادوار مختلف تاريخ زنجان، به نوعي جاي پاي آنها ديده ميشود.
حاج ميرزا علي اكبر خان توفيقي نيز در اين جورچين جايگاه خاص خود را دارد. مرحوم توفيقي به نوعی نمادین!! به عنوان اولين رئيس بلديه (شهردار) زنجان (1304 شمسي) در شهر ده هزاري نفري ما وارد عرصه اجرائيات ميشود و ردي از خود در تاريخ معاصر زنجان ميگذارد. براي زنده شدن تاريخ و تجديد خاطرات نخ نما شدهي مردان و زنان پر سن و سال زنجان، با استفاده از برخي مكتوبات و ادبيات شفاهي سالخوردگان و بزرگان شهر به سمت تاريخ گذشته زنجان از نخستين سالهاي حكومت پهلوي اول تا اوايل حكومت پهلوي دوم ميرويم تا معمرين و جوانان را به دور دستها سوق دهيم!
قبل از حكومت پهلوي در نبود انجمن شهر و بلديه، امور عمراني شهرها توسط مركزي به نام ميزان آغاسي (اداره احتسابیه) صورت ميگرفته است كه به طور مستقيم توسط حاكمان سياسي انتصابي از مركز هدايت ميشده است و به خاطر مشغوليتهاي عديده اين حاكمان، امور مربوط به شهر و آباداني ضعيف بوده و چهارچوب تعريف شده نداشته است و تداخل در كارها و مسئوليتها بوده است. شيوع انواع مرضها، كشتار و ذبح حيوانات اهلي در خانه ها، كثيفي و لايروبي نشدن قنوات، غيربهداشتي بودن حمامها، سراها، معابر و جمع شدن خاكروبه و مزبل در ميادين شهر، محيط ناآرامي را به وجود آورده بوده است.
در ورودي شهرها پتهچيها از تازه واردان مبالغي به عنوان گمركات اخذ ميكردند، كه حكايتهاي شنيدني دارد. اهم كار ميزان آغاسي، نرخ گذاري روي ارزاق عمومي، روشن كردن فانوس در معابر و بازار، مبارزه با حيوانات ولگرد (سگ كشي) و غيره بوده است. خيابان مسگرهاي بالا (صفاران) در ضلع جنوبي امام زاده سيد ابراهيم در زنجان، ازاولين خيابانهاي احداث شده در عصر قاجاريه توسط حاكم سياسي زنجان احتشام السلطنه ميباشد!!
با كودتاي اسفند ماه 1299 ش و به قدرت رسيدن پهلوي اول و بعد از تاج گذاري سال 1304 ش ، تحت عنوان مدرنيسم،دربیشترشهرها شروع به اصلاحات مختلف شده و با تأسيس ادارات متنوع از جمله سازمان بلديه،مبادرت به نوسازی درابعاد مختلف ميشود كه توسط پژوهشگران تمام اين اصلاحات صورت گرفته در آن دوران از نظر كميت و كيفيت،مورد نقد و بررسي واقع شده است.
با بنيان گذاري اداره بلديه، شهرداران انتصابي، شروع به كارهاي عمراني مثل خيابان كشي، اعمال برخي قوانين راهنمايي و رانندگي (نمرهگذاري فايتونها (درشكه ها)، گاريها، گرفتن امتحان شهري از رانندگان فايتونها و...) مينمايند كه برخي بيقاعده و سطحي بودهاند و برخي ويرانگر و نامنظم جلوه مينمودند. در جريان اين اقدامات برخي ساختمانهاي تاريخي كه در مسير خيابان كشي بودند صرفا براي اين كه خيابانها مستقيم باشد با اشارهي عصاي دست رضاخان خراب گرديدند كه در اين كار پليسهاي شهري (نظميه) و روستايي (امنيه) كمك حال محسوب ميشدند.
در شهر ده هزار نفري زنجان در سال 1304 ش اولين اداره رسمي دولتي بلديه آغاز به كار ميكند كه برخي مهمترين مكان استقرار بلديه را در حجرهاي در داخل بازار و يا چاوشلار كوچه سي در سيلاب شوقي عنوان ميكنند ولي به طور يقين مكان استقرار آن به سال 1311 در محل فرمانداري قدیم بوده است.
تعدادی از اشراف و رجال زنجان سال1311ش - از چپ به راست : علی اکبر توفیقی - میرزا مشهود رهنما - علی اصغر خان افشار - رجبعلی مغازه - ابراهیم خان مقدم - نادر میرزا شاهرخ شاهی
از تأسيس و آغاز به كار شهرداري زنجان 87 سال ميگذرد و افراد زيادي در رأس آن مشغول به كار بودهاند. اولين آن مرحوم ..... و آخرين آن قبل از انقلاب اسلامي .... و از اولين شهرداران بعد از پيروزي انقلاب .... و آخرين آن آقاي ..... بودهاند.
اما بزرگان و معمرين مي گويند خيلي به ندرت اتفاق افتاده است كه از يك نفر شهردار يا كفيل (سرپرست) هنگام ترك پست خود قدرداني گردد. همواره با عزت و جلال آمده و با دلخوري رفته اند. آنها همواره مقروض بودهاند. در پرداخت حقوق پرسنل مشكل داشته اند! بسياري از آنها با نظر انجمن شهر (معتمدين) براي رياست شهرداري گمارده مي شدند و برخي انتصابي و با توصيه مقامات مشغول به كار ميشدند. با تمام اين اوصاف برخي از اين افراد جزو خدمتگزاران صديق بودند و تاريخ دربارهي آنها منصفانه قضاوت كرده است.
حاج ميرزاعلي اكبرخان توفيقي از رجال و معاريف شهر زنجان به سال 1251 در زنجان متولد شد. او فرزند مرحوم حاج آقا حسين زنجاني بوده و در دوران كودكي و نوجواني مطابق عرف زمان تحصيلات مكتبي و مقدماتي رادر مكتب خانه ها و مدارس ديني شهر نزد علما سپري كرده و در جواني ودراواخرقرن 19همانند بسياري از ايرانيان عازم روسيه تزاري شده و در معادن و... مشغول به كار شده و به خاطر خلاقيت و ابتكار عمل با همراهي عدهاي وارد تجارت شده و ثروتي اندوخته و از تاجران صاحب سبك و اعتبار گرديد. لازم به يادآوري است اغلب تجار آدمهاي باسواد و بانفوذ بودند و كسبه جزء زيرنفوذ تجار بوده و حرف شنوي داشتند. تجار معروف زنجاني همانند حاج عليقلي، حاج شعبان، حاج ابراهيم بلوري، حاج كلانتري، قبل از حكومت پهلوي اول، همانند مرحوم توفيقي، به تدريج شهر و ديار را ترك و در مركز ايران و يا كشورهاي اروپايي سكني گزيده و به كار مشغول شدند.
ميرزا علي اكبر توفيقي در طول مدت كارهاي تجاري خود به برخي كشورهاي اروپايي سفر كرده و با پيشرفتهاي آن ممالك از نزديك آشنايي پيدا ميكند.
با وقوع انقلاب اكتبر در روسيه (1917 م ـ 1296 ش) و شورش بلشويكها، توفيقي با انقلاب سرخ همكاري نكرده و حتي با گروههاي مخالف حزب بلشويسم همكاري ميكند و بعد از مدتي به خاطر اين كه انقلاب شوروي را به رسميت نميشناخته از باكو خارج گرديده و در موطن خود ساكن ميشود.
يكي از بازماندگان فرقه دمكرات زنجان در مصاحبه با يكي از نشريات محلي عنوان كرده است كه توفيقي هنگام تشكيل حكومت بلشويك پول گرفته بود تا در زنجان اين تشكيلات را راه بيندازد. امابااین پولها چندروستابرای خودخرید!! و مخالف حكومت فرقه بود و براي همين اعدام شد.
به گفته معمرين و بزرگان، در ابتداي ورود توفيقي به شهرزنجان، مردم نسبت به او به سبب حضور و اقامت در شوروي نظر خوشي نداشتندوبه عنوان یک عنصردموکرات شورشی ازاو نامبرده وعقیده داشتند که وی درروسیه عضوانجمنهای سیاسی، تشکیلاتی وانقلابی بوده وماموریت سری برعهده وی گذاشته شده است. به مرور زمان، زنجانی ها متوجه قضايا شده و سره را از ناسره تشخيص دادند.
درکتاب اززنگان تازنجان تأليف دکترابوالفضل مشکيني(شهردار سابق زنجان)ص 289در وصف آقاي توفيقي چنين امده است: "علي اکبرتوفيقي از انقلابيون چپ گراي اوايل قرن سيزدهم خورشيدي بوده است که با کمينترن!!! درارتباط قرار مي گيرد ومبلغي به عنوان کمک به ايجاد حزب کمونيست درايران وانجام انقلاب بلشويکي دريافت مي کند . اين پول البته به جاي انقلاب فرودستان جامعه صرف خريد چند پارچه روستا براي توفيقي مي شود وپسوند ((خان)) به نام وي افزوده مي شود . اوبه پاس خدماتش به حکومت وقت به عنوان اولين شهردار زنجان مشغول کارمي گردد . اوبناي رختشويخانه رابراي زناني ساخت که صبح هاي سرد زمستان رخت هاي خانواده هاي معمولا پرجمعيت شان را مي شستند تامردم نيزبرنيکوکاربودن وي ايمان بياورند . توفيقي دردوران حضورفرقه دمکرات اذربايجان درزنجان وبرسريرقدرت مناطق ترک نشين ايران ، درشب چهارشنبه سوري درپشت کارخانه کبريت زنجان =موزه صنعت فعلي، به همراه سه نفرديگر اعدام شد . "
مرحوم توفيقي پس از قريب به بيست سال به عنوان يك تاجر معتبر به زادگاه خود وارد گرديده و مورد احترام اهالي شهر علما و بزرگان بوده و با همهي مردم حشر و نشر داشته است. ايشان مدتي به كار فروش اسلحه شكاري و کتاب فروشی در بازار زنجان ميپردازد.
علي اكبر خان توفيقي به سبب مسافرت به كشورهاي اروپايي و تجربيات به دست آمده و با بازگشت به زنجان، ضرورت احداث مدارس نوين را احساس كرده و با همفكري برخي از بزرگان شهر و با تشكيل جلساتي و با كمك مردم شهر (اعانه جمع كردن) به سال 1299 ش در محدوده ي سرچشمه مبادرت به تأسيس مدرسه توفيق ميكند (قدمت مدرسه سازي در زنجان به 80 سال ميرسد و مدرسه فوق با كمك انجمن خيرين مدرسه ساز در خاستگاه اوليه تجدید بنا شده است) شرح مفصل افتتاح اين مدرسه قديمي در اين مقوله نمي گنجد و فرصت ديگري را ميطلبد كه چگونه پهلوي اول در سفر به زنجان دستور اعزام معلمهايي به اين مدرسه ميدهد و بسيار بزرگان و فرهيختگان در اين مركز فرهنگي تحصيل نموده و به مدارج بالا رسيدهاند. من حيث المجموع افتتاح قديمي ترين مدرسه زنجان با سبك و سياق نوين يك انقلاب فرهنگي به حساب آمده و در جوار حوزه علميه شهر و مدارس ديني فعاليت را شروع ميكند.
پس از مدتي مرحوم توفيقي به عنوان يك مقام رسمي از طرف معتمدين شهر، به عنوان شهردار تعيين و حكم رياست او به عنوان رئيس بلديه زنجان توسط وزارت داخله (اقای دادگر) صادر مي گردد. توفيقي در طول اقامت در خارج ازايران روزگار به بطالت نگذرانده و تجربيات گران قيمتي را كسب نموده بود و در طول مأموريت خود در بلديه زنجان با خلاقيت و ابتكارات خود عمران و آباداني را شروع كرده و اماكني را احداث كرد.
بين سالهاي (9 ـ 1305) اداره بلديه زنجان به رياست مرحوم توفيقي، شاهد توفيقات زيادي بوده و در باب عمران و آباداني معابر و اماكن و احداث برخي مكانهاي بهداشتي (عمومي ـ خصوصي) شاهد برداشته شدن قدمهاي مثبتي هستيم كه بعد از گذشت نزديك به يك قرن آن يادگاران هنوز هم، نفس ميكشند.
حوزهي فعاليت سازمان بلديه در آن سالها حول و حوش نظافت و بهداشت شهر و بازار، امور ذبح و كشتارگاه، آتش نشاني، لايروبي قنوات، آب انبارها، توزين اجناس با قپان، احداث خيابان و سنگ فرش معابر، نظارت بر قيمتها و گران فروشي، حمامهاي عمومي، مسافرخانه ها، آشپزخانه ها، قهوه خانه ها، اخذ عوارض از كسبه، رسيدگي به امور قبرستانها و غسالخانه ها، ايجاد بوستان و تفرجگاه، سينما، تماشاخانه، كتابخانه، احداث پل، آبياري درختان و باغچه هاي منازل توسط ميرآبهاي بلديه، جمع كردن خاكروبه و زباله، فانوس كشي معابر، مبارزه و جلوگيري از سيلابهاي خطرناك، بهداشت مستراحهاي عمومي، ايجاد دباغ خانه، از بين بردن حيوانات ولگرد (سگ كشي) و... بوده است.
در فصول بارندگي معابر زنجان پر از گل و لاي ميشده و مردم و گاريها و درشكهها به مخمصه ميافتادند. توفيقي با سنگ فرش معابر، در مقياسي اين معضل را حل كرده و خندق تاريخي شهر را در (خيابان فرمانداري) كه در ادامه و منطبق بر سيلاب شوقي قرار داشته و اين خندق تا محله معروف نائب آقاچوقوري (خيابان ضيايي) ادامه داشته و اهالي اين مناطق با گذاشتن الوار در دو طرف خندق، رفت و آمد ميكردند با همكاري كارگران بلديه و با گاري و وسايل ابتدايي (شهرداري موتوريزه نبوده است) پر نموده و مسطح ميكند. معمرين و بزرگان مهدي خان سينيقي ميگويند توفيقي اين فن جديد (شهرسازي) را در شوروي كسب كرده بود (در خندق مسطح شده به سال 1311 خيابان شمشيري ـ خيابان شهداي فعلي ـ احداث ميگردد).
احداث رختشويخانه عمومي و سنتي شهر از ابتكارات جالب توجهي بوده كه مرحوم ميرزاعلي اكبر توفيقي به آن دست ميزند و زناني كه از سرما در كنار جويها يخ ميزدند و يا در زير گرما اذيت ميشدند با احداث اين مكان مايهي انبساط خاطر يافتند. سابقه تاريخي رختشويخانه عمومي شهر نشان ميدهد كه در تاريخ 1307 در قلب تاريخي و سنتي شهر زنجان (مشرف به حصار قديمي) در محله موسوم به بابا جمال چوقوري ساخته شده و ده شاهي (50 دينار) حق سرايداري توسط مديريت داخلي آن (معصومه خانم) جهت احداث كشتارگاه بهداشتي در كوچهي تكيه اصغريه (توپ آغاجي) كه الان تحت عنوان اداره ميراث فرهنگي شناخته ميشود از مشتريان دريافت ميشده است. رختشويخانه زنجان به سال 1375 توسط مهندس كاظمي استاندار وقت با عنوان موزه تاريخي شهر افتتاح شد و گردشگران بسياري هر روز از اين مكان ديدن مينمايند.
با جمع آوري مبالغ دريافتي در رختشويخانه، توفيقي سلاح خانه بهداشتي را در خيام شرقي احداث كرده و از ذبح حيوانات اهلي در جلوي قصابيها و مغازهها جلوگيري ميكند و طبيب مخصوص شهرداري دكترموسی خان حكيميان كنترل امور بهداشتي قصابها و قصابيها و كشتار حيوانات را به عهده ميگيرد.
به سبب استفاده از هيزم يا فضولات حيواني در منازل، مردم خاكروبه ها را در ميادين شهر و معابر خالي ميكردند. اداره بلديه تمام خاكروبه ها و تلهاي خاكستر را جمع آوري كرده و از پخش آنها در مواقع گرد و باد جلوگيري نمود (اين تلهاي خاكستر در تكيه نصراله خان، پشت مسجد آخوند(مسجد سيد)، بازار پايين سردار كولوگي به وجود آمده بود). در كارهاي عمراني روستايياني كه هر روز با الاغ و اسب و قاطر، گندم و جو و حبوبات به كاروانسراهاي زنجان وارد ميكردند با تشويق شهرداري در بازگشت از شهر، سهمي در كارها داشتند!! ايجاد پنجره (روشنايي) و منفذ سه قلويي در بالاي طاقهاي بازار سرپوشيده زنجان كه قبلا تاريك بود و مغازهداران با روشن كردن چراغ و فانوس دكانها را روشنايي ميبخشيدند از كارهاي پسنديده اداره بلديه به رياست توفيقي بوده است. بازار، راسته ها و معابر شهر را سقاها با مشك آبپاشي ميكرده و اجرت خود را از اشخاص ذي نفع دريافت ميكردند. با آمدن توفيقي اين كار جزو اختيارات اداره بلديه شد. حق توزين قپان از درآمدهاي اصلي شهرداري بوده، در آن روزگار با مال الاجاره قپان شهرداري، براي توزين گچ، آهك، نمك، دخان، به نحوي شهرداري درآمدزايي ميكرده است. قپاندار شخصي از اعضاي شوراي تعيين قيمت اجناس بوده و وظيفه وزن كردن اجناس مبادله شده را داشته و در قبال آن مبالغي از صاحب كالا دريافت ميكرده است. اخذ عوارض از كسبه و گمركات در پته خانههاي وروديهاي شهر به نوعي محل درآمد اداره بلديه بوده و از تازه واردان به شهر مبالغي گرفته ميشده كه حكايتهاي شنيدني دربر دارد.
در دهههاي گذشته تمام عوايد شهرداري صرف حقوق كاركنان، هزينه روشنايي شهر، پول نفت و روغن براي فانوسها كه شب هنگام توسط فانوس كشها در بازار و معابر روشن نگه داشته ميشد هزينه خريد علوفه و جو براي چهارپايان گاريهاي اداره بلديه، تعمير گاريها وغيره بوده است.
ميرزاعلي اكبر خان توفيقي به سال 1309 خورشيدي بر خلاف ميل باطني خود و به دليل ايرادگيريهاي انجمن بلديه (شهري) عاقبت از رياست بلديه كناره گيري نمود. خاطرات معمرين و اسناد مكتوب حكايت از آن دارد كه انجمن شهر، توفيقي را به دليل استفاده از اعتبارات شهرداري در ساختن رختشويخانه و قصابخانه شهر، بدهی 3000هزارتومانی بلدیه زنجان و.... زير سئوال برده با اين عنوان كه جماعت نسوان كما في السابق ميتوانستند كنار جويها وسامان ارخ هاو يا حسين آبادوخانلوق باغي، سنبل باغي يا توپ آغاجي رخت بشورند و اين كه گوشت مصرفي شهر زنجان در ذبح 5 رأس گوسفند خلاصه ميشده پس چه ضرورتي به احداث رختشويخانه يا سلاح خانه بوده است!! و چرا آقاي توفيقي مبلغي را به عنوان بدهيهاي اداره بلديه براي انجمن شهر به بار آورده است!.....
شهريور ماه 1320 خورشيدي طيارههاي جنگي شوروي شروع به بمباران مناطق مختلف شهر زنجان نموده و بلافاصله گردانهاي ارتش سرخشوروی، شهر زنجان را اشغال ميكنند. همزمان با تأسيس حزب توده ايران (10/7/1320) حوزه حزب مزبور به مورخه 1/1/1321 در زنجان تأسيس ميشود كه رياست آن را افرادي همچون آزاد وطن، عليزاده، دكتر هشتروديان و دكتر جهانشاهلو بر عهده داشتند.
مرحوم توفيقي كه تجربهي تلخي از دوران اقامت خود در روسيه و وقوع انقلاب كارگري كمونيستي در كشور همسايه شمالي ايران داشت در همان اوان كار حزب تودهي شعبه زنجان همراه با مقامات محلي، ملاكين و علما و تجار در مقام تضعيف حزب توده بر ميآيد. در ماجراي مسجد سيد، ميتينگها و تظاهرات به نوعي شركت داشته و سازماندهي امور ميكند. مرحوم توفيقي با شيشه چيان، صديقيان، مغازه، آيت ا... العظمي سيد محمود حسيني (امام جمعه)، فهيمي (فرماندار)، ميرفخرايي، فاطمي، تيموري، اعتماد خان اميني، محمود ذوالفقاري و تجار بازار و كسبه و فرهنگيان شهر در مقام مقابله با تبليغات حزبي تودهايها برآمده و سالداتهاي روسي هم نسبت به او حساسيت نشان ميدهند!!!
دراین رابطه وبرخلاف برخی منابع موافق، مجله بدیع در شماره 12 خود به سال 22/3/1327 به قلم نویسنده ای با اسم مستعار و باعنوان اسرارپشت صحنه واقعه اذربایجان نوشته است (نقل باتلخیص) " ......مرحوم توفیقی بطوریکه خود می گفت موقع رفتن ازایران به روسیه درزنجان شاگرد اهنگری می کرده است و بعد ازبازگشت به ایران به تاسیس حزب سوسیال دموکرات درزنجان پرداخته که درزیر لوای ان باتمام مالکین و سرمایه داران خصوصا با مرحوم اسعدالدوله ذوالفقاری مخالفت ورزید و می گفت که مگررعیت جوجه و گوسفند می کارد که تو ازانها بهره اربابی می گیری...... عمارت او محل کمیته حزب بود !!!.....با روی کارامدن محمد امین ازاد وطن (اولین سرپرست حزب توده شعبه زنجان) و پیشروی جناح چپ و افراطی حزب توده، توفیقی براین موضوع صحه نگذاشت و ازحزب کناره گیری نمود و به جناح مخالف حزب توده کمیته ایالتی زنجان، یعنی ذوالفقاریها کشیده شد!!.....
با الحاق حزب توده شعبه زنجان به فرقه دمكرات و سقوط شهر توسط مهاجران و فداييان به مورخه 10/9/1324 و آغاز حكومت يك ساله فرقه دموكرات، مسئولين و بزرگان شهر به همراه توفيقي و روزبه در مدرسه توفيق دستگير ميشوند. مدتي توفيقي را در حبس نگه داشته و سپس آزاد ميكنند. مرحوم توفيقي كه پس از سه ماه زنداني شدن توسط حكومت محلي خود مختارخمسه زنجان، آزاد شده بود با استقبال مردم مواجه شده كه به دليل همین موضوع و شكست قشون فداييان در جبهه جنگ خاتون كندي (در جنوب شهر)ودرمواجهه با تفنگداران ذوالفقاری، دوباره در منزل خود (خيابان خواجه نصير فعلي) دستگير ميشود و در زير زمين نزديك كارخانه كبريت زنجان محبوس ميگردد و شايان ذكر است كه در زندان فرقه دمکرات، توفيقي سبب مسلمان شدن ادوارد دندانساز ارمني باتبارمراغه ای ميشود.
به روايات مختلف و برخي مكتوبات، فرقه دمكرات براي مرعوب کردن مردم، شاهرخی دادستان شهر، ادوارد آرتوری ارمنی دندانساز و چند نايب و مباشر مثل حسينقلي كريمي کدخدای روستاي چير (به اتهام كمك به محمدحسن خان افشار) بهادر سلطان (غلامحسین خان بهادري) يداله خان بيگدلي (اسلحه دار باشي و برادران ذوالفقاري كه در حوالي بيرون شهر در حال جنگ با فداييان فرقه بودند) را به همراه توفيقي كه با او خرده حسابهاي كهنه از دوران مهاجرت داشتند!!! در آخرين شب سال (چهارشنبه سوري) 1324 خورشيدي در محل كارخانه كبريت زنجان (خيابان صفا) در حضور عدهاي افراد محلي و سالداتهاي شوروي محاكمه ميكنند و اتهامات وارده به ميرزاعلي اكبر بيشتر بر محور تحريك بازاريها، جمع كردن اعانه، جاسوسي، اسلحه جمع كردن، رهبري گروههاي ضد انقلابي، كارهاي تداركاتي و پشت جبهه، سازماندهي نمايشها، ايجاد جلسات سري و زيرزميني، بي نظم كردن شهر و معابر و جادهها بوده است.
داستان کشتن توفيقي و ادوارد و چند نفر ديگر توسط دمکرات هاراایت ا....طالقانی چنین نوشته است: يکي از دبيران دبيرستان در مجلس حاضر بود. معلوم شد در قضيه کشته شدن حاجي توفيقي و رفقايش حاضر بوده. گفتند: عده اي از اينا را در ابتدا گرفتند، من جمله آقاي توفيقي و بعد از هشت ماه تقريباً توفيقي تبرئه شدند.شب همان روز که تبرئه شده بود اطراف منزلش را گرفته و از راه پشت بام به خانه رفته دست گيرش کردند. اين آقاي دبير گفت: اينها عده اي بودند که در زيرزمين همان کارخانه کبريت به وضع سختي مدتها زنداني بودند. روز شنبه آخر سال از جمعي دعوت کردند. من گمان کردم براي سخنراني يا تبليغات ديگر حزبي است به آنجا رفتم. ديدم جمعي مردم هستند ميزي در وسط حياط است و اطراف آن چند صندلي است. يک نفر روس در حالي که هفت تير بسته بود قدم مي زد. اعلام کردند که محکمه تشکيل مي شود. چندنفر که نامشان را گفت اطراف ميز نشستند. در اين ميان حاجي توفيقي را با ادوارد و شاهرخي دادستان و يک نفر ديگر از کدخداهاي يکي از دهات ذوالفقاري بيرون آوردند. موهاي سر و روي توفيقي بلند شده بود. قيافه اش جالب بود. اطراف ميز نگاهشان داشتند و محکمه را رسميت دادند. يک يک جرمهايي را براي آنها بيان کردند. درباره حاجي توفيقي گفتند: بازاريها را به عليه ما تحريک مي کرده. درباره ادوارد گفتند: جاسوس ذوالفقاري بوده. درباره شاهرخي گفتند: براي ما پرونده سازي مي کرده، درباره کدخدا گفتند: عمل منافي عفت انجام داده است.
بعد از كش و قوس فراوان و مخالفت سعيد وزيري (سردبير نشريه آذر فرقه دمكرات زنجان) با اين امر، عاقبت با تلاش كاپيتان با قروف (كوماندان روسي) 3 نفر اول و توفیقی محكوم به اعدام ميشوند و در پشت كارخانه نام برده شده حكم اجرا ميگردد (28/12/1324 خورشيدي). بعد از عمليات اعدام، جسدها را شبانه و مخفيانه در بيرون شهر (در قاراداغ و به روايتي در روستاي سارمساقلو) دفن ميكنند.
به دنبال تخليه شهرزنجان ازسوی فداييان کمیته ولایتی خمسه زنجان، نيروي ارتش دولتي (قشون شاهنشاهي) به همراه چريكهاي وابسته به دولت مركزي وابسته به ملاکین زنحان، به مورخه 2/9/1325 وارد زنجان شده و سپس مأمورين دولتي و كسان منتسب به افراد اعدام شده به همراه تیمورقهرمانی (عکاس) به محل دفن آنها رهسپار شده و بقاياي اجساد را به شهر اوردندو....مردم شهر پيکر ها را تشييع کرده و بنا به وصيت شهردار در محل گورستان بالا در کنار هم (توفیقی وادوارد) به خاک سپردند. بر سنگ مزار او پس از درج «ولا تحسبن الذين...» چنين نوشته اند:«آرامگاه رادمرد شهيد، حاجعلي اکبر توفيقي ابن مرحوم آقا حسين زنجاني که در راه ديانت و استقلال مملکت به دست خائنين وطن، عصر 26اسفند 1324 شب چهارشنبه آخر سال به سن 73 شهيد گرديد.» چند قدم آن طر ف تر، سنگ قبر مهدي قلي[خان] شاهرخي هم قابل مشاهده است. قطعه شعري که روي سنگ حکاکي شده به مرور زمان فرسايشيافته اما بيت اول آن چنين است:
دردا که شد به دست دموکرات فرقه سي
مهدي قلي شاهرخي بيگنه شهيد

منزل مسكوني مرحوم توفيقي در انتهاي خيابان خواجه نصير طوسي (رجي خرابه سي) كه ناگفتههاي زيادي از تاريخ اين شهر دارد و نامي پرخاطره براي بزرگان شهر محسوب ميگردد تا سال 1378 به صورت نيمه مخروبه بوده در اين سال جزو ميراث فرهنگي گرديده و در فهرست آثار ملي ايران قرار داده ميشود و سپس توسط بنياد شهيد مورد بازسازي قرار گرفته و الآن به عنوان موزه و گنجينهي آثار شهيدان والامقام جنگ تحميلي مورد بازديد علاقمندان ميباشد. اين خانه گلي با معماري سنتي و تزئينات منحصر به فردش از جمله بناهاي اواخر قاجاريه و اوايل پهلوي با سقف لمبه كاري شده با رنگهاي غيرشيميايي است.
به پاس قدرداني از خدمات توفيقي در دوران رياست بر بلديه زنجان ، به سال 1381 آقاي دكتر مشكيني دومين شهردار منتخب شوراي شهر زنجان مبادرت به يك كار فرهنگي و نمادين كرده و تنديس ميرزا علي اكبر خان توفيقي را در مقابل ورودي ادارهي مركزي شهرداري زنجان نصب ميكند كه در نوع خود يك كار ارزشي و ماندگار محسوب ميشود تا عمري باشد و ما شاهد شكوفايي شهر و ديارمان در تمام ابعاد زندگي و آباداني و امور شهري و شهروندي باشيم.
سبز باشيم و سبز زندگي كنيم .
فرج ا... داودي