نهضت مشروطیت دردارالحکومه زنجان –  خمسه


       بخش اول 


                                                                                               فرج الله داودی


در باب بررسی زمینه های عینی پیدایش نهضت مشروطه در ایران و تاثیر پذیری شهرهای مختلف ایران از این رویداد تاریخی ، تا کنون اراء و نظرات مختلفی در قالب ادبیات شفاهی و مکتوبات از سوی مورخین و صاحب نظران صادر شده است و در این راستا کتب اختصاصی مختلفی از سوی برخی نویسندگان در حول و حوش ایالت های مشروطه طلبی همچون اذربایجان و گیلان  وغیره انتشار یافته است. انچه که در این رابطه قابل تامل بوده ،عدم انتشار و پرداختن به سیر حوادث در یکی از ولایت های سوق الجیشی کشورو به زعم عده ای ضد مشروطه یعنی استان زنجان می باشد که به باور گروهی از پژوهشگران یکی از ارکان اصلی حوادث مرتبط با سنه1324ق اعم از( مشروعه خواهی و یا مشروطه خواهی و یا مشروعه و مشروطه خواهی) بوده است.

با وقوع انقلاب مشروطیت در ایران  وسقوط دیواستبداد وعمله ی وابسته به ان ، به عنوان حرکتی متعالی انتظار می رفت پیامدهای مثبتی در جهت رفاه حال عمومی و رشد اقتصادی و برقراری نظم و قانون و عدالت را در پی داشته باشد ولی با پیدایش حب و بغض ها و طراحی و اجرای متناقض اصول اولیه ی ان ، و برخی تندروی ها و وابستگی ها ، موجبات عکس العمل های متفاوت و متعارض گردیده به صورتیکه این موضع گیری ها و اثرات متفاوت ان در ولایت خمسه با حضور علمای اعلم و ملاکین زمین دار بسیار محسوس بوده است ... دررویارویی ونبرد دو اندیشه مشروطییت ومشروعیت ، در یک سوی ان علامه بزرگ دوران مرحوم اخوند ملا قربانعلی زنجانی (شیخ الفقهای زنجان ) و میرزا ابوطالب زنجانی ساکن تهران (فرزند میرزا ابوالقاسم) که هرکدام بنابر تمایلات ذهنی وقلبی خود وبی ارتباط به همدیگر !! با اقدامات و اعلامیه ها و فتواهای ضد مشروطه اشان قرار داشتند . (مرحوم اخوند  حاج ملا قربانعلی زنجانی معروف به حجت الاسلام ، دلد اده ی ثروت وقدرت نبوده ومبارزه مشرعه خواهی ایشان درمقابل مشرطه خواهان صرفا نه درجهت حمایت ازمحمد علی شاه بلکه معظم اله با شاهان قاجار همواره وپیوسته همنوایی نداشته است . وبه نوعی درباریان و رجال دیوانی قجر را عادل نمی دانسته است . عناد ایشان با مشروطیت ، شبهه های دینی بوده که درپی ظهور انقلاب درمحافل ازانها صحبت می شده است. وایشان ازجمله افراد مجتهد اعلم منطقه خمسه بودند که با وسعت علمی خود  حکم شرعی برازادی خرید وفروش گرامافون  دریک 100سال پیش و استفاده علنی ازان را صادرکردند وباز برخلاف دیگر کسان بیشمار، با تاسیس اولین مدرسه نوین (همایونی ) به جای مکتبخانه ها ی قدیم ازسوی افراد روشنفکر وتجدد خواه به سرپرستی محمد علی فره وشی درزنجان {نماینده اعزامی انجمن معارف ازتهران} سکوت اختیار کرده وحکم بربلامانع بودن  ان دادند . ان هم درشرایطی که استفاده کردن یا نکردن ازبرخی اجناس لوکس خارجی که توسط ایرانیان ترک تبارازقفقاز وارد می شد وحمام دوشی وقاشق وچنگال ودوچرخه وروزنامه خوانی وغیره برای شماری مسئله روزبوده است !! .)  و در طرف دیگر شیخ ابراهیم زنجانی ازرجال جنجالی ومعروف تاریخ معاصرایران واز فضلای زنجان وروحانی مجتهد وروشن فکر و تجدد خواه و دادستان دادگاه انقلاب و صادر کننده حکم اعدام مرحوم شیخ فضل الله نوری قرار داشت.

وجود چنین تناقض ارایی باعث شده است که مورخین مشروطیت در مکتوبات خود با پرداختن به یکی از این طرز فکر و محور قرار دادن ان و حذ ف جریان دیگر در مبنای قضاوت خود به نوعی غفلت نموده و با ایجاد شبهه ، زنجان را به عنوان ولایتی ضد مشروطه خواهی معرفی کنند...... باید اذعان نمود این که  ، چرا ریشه مشروطیت در زنجان به مانند دیگر شهرها همانند رشت و تبریز و غیره رشد نکرد  لاکن باید گفته شود که این شهر در طول حکومت قاجاریه ، دارای ساختاری کاملا سنتی  وابتدایی بوده و سران انرا دو طیف تاثیر گذار در تمام امور یعنی خوانین و روحانیون تشکیل می دادند. که بنا به روایت ها و منقولات وادبیات شفاهی و پاره ای اسناد تا پیروزی انقلاب اسلامی ایران ، تاریخ معاصر زنجان به نوعی خاص  ، حداقل با نام دو ایل حکومت گروزمیندار ذوالفقاری و امیرافشار گره خورده است. وباتوجه به قدرت زیاد روسای ایلات منطقه وبراساس مناسبات جامعه عشیره ای ، بسیاری از اها لی خمسه ازبزرگان وروسای ایلات اطاعت پذیری محض داشتند واین وضعیتت موجب توانمندی خاص روسای ایلات گردیده وانان را به یکی از بازیگران مهم تحولات سیاسی واجتماعی عصر مشروطه مبدل نمود .

در تاریخ 200ساله ی اخیر استان ، ایلات عشایر تاثیر بیشتری را در تحولات ناحیه خمسه داشته اند و جهت دهی تحولات این منطقه بیشتر توسط انها صورت حقیقی به خود گرفته است. تاثیر پذیری توده مردم از این ایل ها و مراکز مذهبی و مراجع عظمای دینی وعلمای نافذالحکم ومسموع الکلمه سبب نوع موضع گیری انها نسبت به تحولات منطقه ای و فرا منطقه ای و حوادث تاریخی و ملی بوده است. تفکرات و جهت گیری ایلات متنفذ در سرنوشت این ناحیه تاثیر گذار بوده و به دلیل قدرت اقتصادی ایلات و نفوذ معنوی علمای دانشمند در منطقه زنجان  واینکه این شهر جزو سه شهر عمده مذهبی درکل ایران بوده مردم مسلمان ومتدین شهرزنجان  و روستا های اطراف  با توجه به وجود سیستم زمین داری و ارباب رعیتی و نبود مراکز نوین تربیتی و عدلیه و قضاییه و غیره از تصمیمات انها بدون چون و چرا تبعیت می کرده اند ( درعصرمشروطیت وپیش ازان تشکیلات عدلیه وقوه قضائیه حکم فرما نبوده ودرمنزل مسکونی علمای مشهورزنجان دادگاه محکمه شرع دائربوده است وانها مرجع رسیدگی به اختلافات بین مردم ومراجعه کنندگان بودند مانند : محاکم شرعی حاج اقا میرزا مهدی و سید محمد موسوی ومیرزا ابوامکارم ومرحوم شهید اقا شیخ حسین شهیدی(جوقینی) ودرراس تمام این دوائرشرعی ، مرکزاقالوق به ریاست مرجع بزرگ تشیع وفقیه نامی حضرت حجت الاسلام زنجانی قرارداشت..... ) با توجه به این مسائل این نمی تواند مبنای قضاوت درست در خصوص رخدادهای مهم تاریخی و نوع جهت دهی مردم زنجان و این که خمسه مخالف مشروطیت بوده باشد...... بدون شک موضع گیری مردم زنجان در تحولات منطقه و کل کشور در دهه های گذشته با تاثیر پذیری از ایلات افشار و حاکمان دارالحکومه ومراکز دینی وحوزوی بوده و در مسائل مطرح شده در خصوص موافقت یا مخالفت اهالی زنجان با انقلاب مشروطه باید به این گزینه ها توجه داشت ودر همین چهارچوب انها را به نقد وبررسی کشید.




...... به طور مسلم ان دسته از مورخان با این نوع قضاوت و داوری خود که خمسه از ارکان اصلی مخالفت با مشروطه طلبی بوده است همواره با این سوال مواجه بوده اند که چگونه زنجان ضد مشروطه در دوره های ابتدایی انتخابات مجلس شورای ملی یکی از ازادیخواهان تندرو ومجتهد نهضت مشروطه را به نمایندگی خود به بهارستان فرستادند ..... واینکه سوای حرکت بسیار زشت اومبنی برصدور حکم اعدام شیخ فضل الله نوری ازمراجع بزرگ تقلید درمیدان توپخانه تهران وقبولی اولتیماتوم روسیه برضد ایران با وجود رای منفی شعبه پارلمانی حزب دمکرات که خود اوعضوان بود، ایشان همواره مورد توجه پیشاهنگان مشروطیت بوده و مورد مشورت واقع می شده است. واهالی زنجان وتبریز وی را 4 دوره به عنوان وکیل خود برگزیدند.......  ویا اینکه مردم مسلمان زنجان چگونه حاضر شده اند درسال 1289ش  برابربا 19ربیع الاول1328از ستارخان وباقر خان دو سردار مشروطه چی درهنگام ورود به شهرشان استقبال شایسته ای بعمل اورده و3روز مهمانی وجشن برپاکرده وطاق نصرت بزنند وروز13فروردین انها را پس ازمهمان نوازی صمیمانه روانه تهران نمایند. ویا چرااهالی زنجان وخمسه حاضرشدند در1328 ه . ق برابربا1289ش (مقارن وفات مرحوم مغفورعلامه ملا قربانعلی زنجانی درعتبات) به یاری میرزا صالح خان تبریزی باغمیشه ای ملقب به اصف الدوله مشهوربه وزیر اکرمی بروند که به عنوان حاکم مشروطه چی به جای معین الدوله وارد زنجان شده بودکه مصادف با یاغیگری داراب میرزا صاحب منصب روس!! (برادرمحمدعلی شاه مخلوع) وحملات بی امان وی به شهر زنجان بود که نیروی قابل توجه دولتی شاطر، فراش ، گزمه  درعمارت شاهی (مقرحکومتی) حضور نداشته است ......





ستارخان سردارملی

************

 

اولین نماینده زنجان درمجلس شورای ملی ایران






...... بدنبال وزیر همایون (مهدی خان کاشی )، شاهزاده سلطان حسین میرزا جلال الدوله به حکومت زنجان رسید ودروالیگری اوفرمان مشروطیت در1324 ه . ق = 14مرداد 1285ش ازسوی مظفرالدین شاه قجرصادرگردید . و بعد از3ماه نیرالممالک تبریزی به حکومت زنجان دست یافت  وخبرفوت مظفرالدین شاه واغازسلطنت محمد علیمیرزا درزمان حکمفرمانی وی درمسجد سید زنجان اعلام شد . بدنبال تاسیس رژیم مشروطه سلطنتی درایران انتخابات دوره اول مجلس شورای ملی بمانند دیگرولایات وایالات کشوردرولایت مستقل دارالحکومه نشین زنجان هم برگزارشد ودراین راستا انجمن ملی زنجان هم دست به کار شده وشیخ ابراهیم زنجانی را ازسوی قشرها وطبقات وصنوف مختلف شهر به عنوان نماینده شهر زنجان برگزید . لاکن نیرالممالک تحت فشارنیروهای متنفذ شهرازتایید وامضای اعتبارنامه شیخ ابراهیم قزلباش پرهیزکرده و.... مردم شهر بناچار جلوی خانه ومحکمه حاج سید میرزا ابوالمکارم میرزایی  (حامی مشروطه) اجتماع نموده وبه سنگ اندازی حاکم ضد مشروطه زنجان اعتراض کردند و درنهایت ، نیرالممالک را مجبور به تایید اعتبار نامه نماینده منتخب شهر کردند . اهالی مختلف شهر شیخ ابراهیم زنجانی راتا یک منزل وتابیرون شهر بدرقه کرده واورا روانه خانه ملت وبهارستان نمودند ......




میرزامهدی خان کاشی مشهور به وزیر همایون - حاکم زنجان



کشته شدن سعدالسلطنه درزنجان


سعد السلطنه (اقا باقر قزوینی معروف به ابدار و مشهور به سعد السلطنه) پسردایی علی اصغرخان اتابک دراواخرپادشاهی محمد علی شاه واوایل مشروطه وتاسیس اولین دوره مجلس شورای ملی در سنه ی 1325ه . ق ( برابر با 1286 شمسی) به عنوان والی ورئیس دیوانیان به جای نیرالممالک به حکومت خمسه به مرکزیت زنجان گماشته می شود. لاکن ورود او به شهر ، اوضاع زنجان را به هم می ریزد و سیر حوادث به گونه ای رقم می خورد که با خیزش مردم و یورش هواداران ومقلدین اخوند ملا قربان علی (روحا نی متنفذ شهر)  به مرکز دارالحکومه در میدان شاهی (سبزه میدان) سعد السلطنه مضروب و سپس مقتول می شود .





..... بطوری که چند نفر ازفراشان حکومتی درصدد گرفتن سه شیخ زنجانی، بنامهای عبدالله ، هادی وابراهیم برمی ایند ، نامبردگان براساس دستورتهران نشینان ، مصدر شرارت وشلوغی درزنجان محسوب می شدند . یکی ازفراشان دارالحکومه ، شیخ عبدالله را پیدا کرده ودرصدد دستگیری وی برمی اید ، ولی اوازصحنه گریخته ودرخانه ملا قربانعلی بست می نشیند . کسان ولوطیان ونوکران اخوند درپی فراش افتاده وبعد ازکتکاری وی،  سبیل تابنا ی گوش رفته مامور دارالحکومه را بریده وروانه الا قاپو – عالی قاپو(نظمیه) می کنند . باقرخان سعدالسلطنه حکمران زنجان درسبزه میدان ، یکی ازعوامل وملازمان اخوند ، به اسم سید بشیر رابچنگ اورده واوراتازیانه زده.... با اطلاع ملا قربانعلی ازاین موضوع ، واساعه ی ادب سعد السلطنه به علامه حجت الاسلام ، ایشان حکم به تبعید حکومت از زنجان راصادر می کند . کارکنان وی به مردم شهروروستاها رساندند که فردا تجمعی صورت خواهد گرفت واقا حکم جهاد صادرخواهد کرد ، لذا سپاهیان ملاقربانعلی با طپانچه وقمه وقداره وچوب دستی ودامنهای پرسنگ درجلوی مقرحکومتی درسبزه میدان حاضرشده وکار به زدوخورد و....... سعد السلطنه حاکم زنجان  درداخل دارالحکومه ازسوی توپچیان وافراد وابسته به حجت الاسلام بعد ازکتک خوردن ، باقمه زخمی شد ه ویکی ازفراشان حکومت بنام نبی اورا به کول گرفته وبه خانه حاج وزیرمشیرالممالک زنجانی ، ازهواداران مشروطیت درزنجان و پیشکارمالیه ( پسرحاجی میرزا محمد حسین تفرشی ، جد وزیری های زنجان) می برد ، لاکن به دستور ملا قربانعلی اورا ازانجا بیرون کرده وبا کالسکه ، سعد السلطنه به ناچار جهت مداوای زخمهایش ازشهرخارج شده وبه تهران نرسیده درنزدیکی سلطانیه فوت می کند .

...... قتل باقرخان سعدالسلطنه بوسیله ملازمان حجت الاسلام زنجانی ، انعکاس وسیعی درمنطقه وکل ایران داشته وبه عنوان مخالفت اهالی خمسه با مشروطیت تلقی شده وموجب افزایش فوق العاده قدرت ملا قربانعلی گردیده ودرمحال مختلف وخاصه درتهران ، منطقه زنجان به عنوان پایگاه اصلی مخالفان مشروطه محسوب می گردد ...... حاکمان ودیوانیان که به جای سعد السلطنه راهی زنجان ودارالحکومه استان می شدند ، توانایی عرض اندام درمقابل حجت الاسلام زنجانی وادمهای وی را نداشتند !! وحوادث بعدی درتهران وکودتای محمد علی شاه ، بیش از پیش مشروعه خواهان زنجان را قدرتمند نمود ..... به باور برخی پژوهشگران ، مخالفت حضرت حجت الاسلام زنجانی با انقلاب مشروطه صرفا از روی دین داری و درک سیاسی وی بوده و همچون برخی دیگر افراد ، درگیری های ایشان با استبداد و خان وخان بازی وخان گریزی بوده و زد و بند با دولتیان را شامل نمی شد . و هم چنین گروهی از مورخین دخالت اخوند را در حوادث  خونبار زنجان بی ارتباط با زیاده خواهی های دارالحکومه خمسه با والیان وابسته به دربار ، ونا اشنا به روابط اجتماعی منطقه خمسه نمی دانند......


موافقان حکومت مشروعه درزنجان وترورشیخ حسین شهیدی جوقینی


با توجه به نفوذ معنوی وکلامی مرحوم ملا قربانعلی زنجانی به عنوان قطب اصلی کانون روحانیت زنجان و دیگر علمای عظام ومعروف شهر همچون : حاج میرزا ابوالطالب میرزایی زنجانی (فرزند میرزا ابوالقاسم مجتهد الموسوی میرزایی ، ساکن تهران ، محمد علی شاه قاجارمجلس  شوای ملی را بنا به استخاره هایی که میرزا ابوطالب برای اونمود به وسیله لیاخوف روسی به توپ بست ) - امام جمعه وقت زنجان (حاج اقا سید ابوالفضائل مجتهدی) - شیخ حسین جوقینی سجاسی شهید ( قاضی رسمی وشرعی و صاحب محکمه شرع درزنجان – ایشان بعد  از41سال اقامت درنجف وگرفتن اجازه اجتهاد به زنجان بازگشته بود . دردوران مشروطیت درزنجان به علت مخالفت باان ازطرف اولیای امور دوبار به بادکوبه وعراق تبعید شد – اوخواهان حکومت مشروعه ومشروطه بوده است تا اینکه عاقبت قصد جانش راکردند ودرنیمه های شب شهریور ماه 1327ه . ق درمنزل خود واقع درکوچه حکیمیان روبروی کوچه باشگاه – پشت منزل اقا سید جواد وبعد سید هاشم موسوی که هم اکنون پاساژ تهران دران بنا گردیده است ، به بهانه سوال شرعی  به دم درحیاط دعوت شده وبا گلوله ترور شد . برخی منابع ، قتل وی را به گونه ای دیگرعنوان کرده اند !! ایشان درمسجد یری پایین درمحله ای به همین نام درخیابان سعدی جنوبی نمازجماعت اقامه می کرده ودر1285ه . ق با همیاری اهل محل اب انباری درجنب همین مسجد احداث نموده است .) -  میرزا مهدی( فرزند میرزا ابی عبدالله موسوی میرزایی) و میرزا ضیاء الدین نایب الصدر( ازاولاد میرزا رحیم بن نصرالله بن محمد بن علی ، ازموافقان نهضت مشروعه بوده ودر صف هواداران حجت الاسلام قرار داشته است ، با امدن یپرم خان به زنجان ، نایب صدر به عراق فرارکرد وسپس مورد عفو واقع شد وبه ایران بازگشت ودر1308ش وفات نمود ودرعتبات به خاک سپرده شد . درزمان اخوند ملا قربانعلی ، نایب الصدربه موقوفات مسجد دارا (سید) ازجمله حمام قیصریه که الان پاساژشده است ، دست اندازی کرد ، مردم به سبب تصرف قهری حمام ، به صورت مجانی هم راضی به رفتن به حمام فوق نشد ند!!.) و نبود رهبران طرازاول مشروطیت درمحال زنجان و دوربودن زنجان ازکانونهای اصلی انقلاب واحزاب پیشرو وحضورطولانی مدت نیروهای ضد مشروطه دولت روسیه درزنجان ودخالتهای انها درامورشهری با توجه به قرارداد 1907م ، باید گفت مشروطه در زنجان رشد چندانی نداشت و باز این موضوع بی ارتباط با گسیل حاکمان ضد مشروطه به زنجان وارتباط عاطفی ملتیان با روحا نیون نمی بود واینکه اخوند قربانعلی درمصدرحوادث به اصل قضیه مشکوک وانرا ساخته وپرداخته دول استعماری می پنداشت!!......





شیخ حسین جوقینی شهیدی به اتفاق میرزاعلی اصغرخان مشیرالممالک (حاج وزیرزنجانی)


ورود میرزا علی اکبر خان عظیم زاده اردبیلی به زنجان


با دخالت روحا نیون شهرزنجان وبا فرمان برداری از مسجد اقالوق (مامن اخوند زنجانی)همانطورکه عنوان شد نهضت مشروطه خواهی دراین دیار هرروزکم سوترمی شد..... درادامه سریال تعیین حکمران جدید برای دارالحکومه خمسه ، بجای سعدالسلطنه مقتول ، ابوالحسن خان اردلان مشهوربه فخرالممالک درسنه1326 وبه جای اوحاجی مجدااسلطنه = تمجید الدوله (فرزند شاهزاده مجدالدوله) درهمان سال به حکومت زنجان می رسند . یعنی درعرض مدت زمان کوتاهی سه حاکم عوض می شوند !! بعد سردار مسعود (بهرام میرزا) فرزند ظل السلطان شاهزاده قجری درسنه1327والی زنجان می گردد.... بامخالفتهای اخوند ملا قربانعلی اندیشه مشروطه خواهی درزنجان رونق چندانی نداشت  بعد ازسپری شدن این اوضاع وزمانه وبخاطر اینکه ایام بکام مشروطه طلبان نبوده است ، سران و طرفداران مشروطه بران شدند تا مردم زنجان را به سوی انقلاب رهنمون سازند . ولاجرم بدستور محمد ولی خان خلعتبری ( سپهدارتنکابنی )، دوتن ازمشروطه خواهان جوان که درقزوین استقراریافته بودند به سوی زنجان حرکت کردند تا به تبلیغ مرام مشروطه بین مردم شهربپردازند.

14ربیع الثانی ،سنه 1327ق که سپهدار ازجانب مشروطه طلبان برضد محمد علیشاه قاجار قیام کرد .... اواول قزوین امد بعد عزیمت مرکزنمود ودرهمین ایام میرزاعلی اکبرخان عظیم زاده اردبیلی را باچند نفر برای تحکیم مشروطه به زنجان فرستاد ... گرچه بعد ازفتح قزوین ، درروز18ربیع الثانی1327بیرق مشروطیت درزنجان برپا کرده وحتی شب 19 و20راهم چراغانی کرده بودند ولی باز برای نشرمشروطه عظیم را به زنجان فرستادند !!...... اونیزابتدا امده عنوان کرد که من ازجانب سپهدارتنکابنی ماموریت دارم که قاتل مرحوم اقا شیخ حسین جوقینی را پیدا کرده وبه مجازاتش برسانم !! (چون شب چهارشنبه 7جمادی الاول سنه1327ق ، دوسه نفردرحدود ساعت 4صبح ، به دم درمرحوم درکوچه حکیمیان درروبروی کوچه باشگاه فعلی رفته بودند که ما پیغامی ازشاهزاده سردارمسعود حکمران خمسه زنجان داریم تا خدمت اقا برسانیم ....بااین بهانه اورا بیرون اورده وبا دوسه تیر کارش را تمام می کنند .....) ولی به یقین ماموریت عظیم زاده باطنا این نبود .... بلکه امد درمجامع ومساجد زنجان ، نطقهای اتشین کرد وانجمن ولایتی را تاسیس نمود .....





میرزا علی اکبر خان عظیم زاده اردبیلی ازابوابجمعی یپرم خان وازمجاهدین قفقازی و از ناطقین و علم داران نهضت مشروطیت از سوی سران انقلاب به عنوان سازماندهی به اموراشفته  زنجان و مشروطه کردن شهر به اتفاق اقامیرزا علی اکبر خان قلی قصالویی زنجانی ( قولی قیصا ، روستایی دربین زنجان ومیانه – سلطان اباد فعلی) و چند تن دیگردر1327ه .ق 11جمادی الاول = 1288ش ، مصادف با سومین سال  حکومت مشروطه وسلطنت محمد علی شاه  وارد شهر می شود و در واقع ایشان عنوان رسمی حاکم را دارا نبوده ولی به عنوان حاکم عمل کرده و سردار مسعود رئیس دارالحکومه مجبور به ترک شهر زنجان می گردد. با ورود عظیم زاده به همراه میرزا علی اکبر خان شاهسون قولی قصه ای (از اهالی زنجان و از خرده خان های خمسه -  ساکن محله ی اعیان نشین سرچشمه و دالان التی سی درخاستگاه قدیم)  جمعیتی به اسم مجاهد پیرامون انها جمع می شوند ومتنفذین شهردرمنگنه قرارمی گیرند . شرایط جدیدی به وجود می اید. وارامش اولیه شهرزنجان به هم می ریزد ومردم دچاراختلاف عقیده می گردند ..... و طبق یک اصل بر امده از اصول انقلاب مشروطیت ، عظیم زاده انجمن (ملی) ولایتی ودوایر مختلف را به منظور نشروبسط مشروطه در زنجان تشکیل داده و سامان بخشی می کند . اواهالی راجمع کرده وبه انها مشق قشونی ورزمی می داد ازجمله منیع الدوله ، اسعد الدوله ، علی اکبرخان مسعود الملک ، عاصم السلطنه ، حاجی باباخان امجد لشکروکسان دیگررا ، ازوجوه واعیان شهرهمه را به مشق نظام حاضرکرد ...!! تااینکه اخوند ملا قربانعلی مجتهد ورهبر معنوی مردم شهر وروستا که نقش رهبری دربسیج مردم بر علیه نهضت مشروطه خواهی را داشت  به دومامور مشروطه پیغام می دهد که برای ارامش وسکون مجدد شهر زنجان را ترک کنند ولی انها زمام امور را دردست گرفته ودردارالحکومه  یعنی عمارت کلاه فرنگی شاهی (واقع درمیدان توپخانه قجری – سبزه میدان فعلی) اتراق کرده وبه رتق وفتق امورانقلاب می پردازند وپرچم انجمن ملی را درمعابر ومقر دولتی و برخی مساجد .... به اهتزاز درمی اورند . وقوع این حوادث ورخدادها درزنجان  ازیک سوورهنمودهای حجت الاسلام درسوی دیگر و ..... مقدمات شعله ورشدن اتش جنگ درون شهری را فراهم می سازد ...... وجنگی برپا شد وقریب به 30نفرکشته گردیدند . عظیم زاده ومیرزا علی اکبرزنجانی وشیخ عبدالله با ده ودوازده نفردیگرازطیف مشروطه خواهان واسدالله خان قولی قصه ای ازاین طرف وچند نفرهم ازقبیل کاظم نجار ، صلاح قصاب ، ونوروزریشی (سقل) وغیره درتماشا ویا غارت دارالحکومه وقورخانه واسلحه درزنجان کشته شدند ......

عظیم زاده درتحت حفاظت دونفرتفنگدارمجاهد ، بیشتر اوقات در محافل و درمعابر و بیشتر در مسجد حاج میرزا مهدی میرزایی (بازار پایین) با کلاه پوستی (پاپاخ) برسر، سخنرانی کرده و به احترام علما این کار را پای منبر انجام می داده است و اهالی شهر را از انجام کارهای خلاف شرع و قانون و مصرف مواد مخدر و مسکرات و زنا و غیره بر حذر می داشته است و با انواع باج گیری ها و شرارت ها و قداره کشی ها و غیره به مبارزه بر خاسته که این موضوع بر وفق مراد برخی افراد ذی نفع نبوده و لاجرم گروهی به مخا لفت  با اساس مشروطیت و این بار برخلاف دوره سعد السلطنه مقتول ، با وسعت و جمعیت بیشتروبا بسیج نیروهای شهری وروستائیان ورعیتها و..... بر می خیزند......


وقتیکه عظیم زاده درتنگنا قرارمی گیرد .

 

جهت مقابله فیزیکی وبراندازی حکومت خودخوانده عظیم زاده درزنجان ، در سویی افرادی همچون شعبان توپچی ، میرزا محمود خان مشیر الحضور وزیری(برادرمیرزا علی اصغرخان مشیرالممالک ملقب به حاج وزیر  ، پیشکارامورمالیه  - نوه دختری مرحوم حاج اقا نصرالله شیخ الاسلام زنجانی ضیایی) در صف مخالفان مشروطه و بر گرد جهانشاه خان امیر افشار(ازبزرگترین فئودالهای تاریخ ایران) جمع می شوند و باز در سویی دیگر در مقابل انجمن ولایتی عظیم زاده مشروطه چی ، مخالفان مشروطه در زنجان همچون روحانیون مشروعه خواه ، ذوالفقارخان اسعدالدوله ،حسین قلیخان منیع الدوله (ذوالفقاری) ، امجد لشگر ، حاج محمد علی زنجانی ، ناصر همایون ارباب ، اقا علی مجتهد و افراد دیگر انجمن اسلامی تشکیل می دهند...... حوادث در زنجان نشانگر ابستن اتفاقات تلخی می شود. به گونه ای که مخالفان حجت الاسلام مرحوم ، عظیم زاده جوان وجویای نام را برای کوبیدن او تحریک می کنند !! و طبق یک نقشه ی حساب شده از سوی افراد مشکوک ویکی دوبهمزن !! ، عظیم زاده را تشویق وتحریک به موعظه در مسجد سید منسوب به عبدالله میرزا دارا جد اعلای دارایی ها وسلطا نی های زنجان (خط قرمز مرحوم حجت الاسلام حاج ملا قربانعلی زنجانی) می نمایند وعقلای شهرمنع می کنند ولی کارسازنمی شود......

و باز در سوی دیگر مخالفان مشروطه با ارتش خصوصی و رعایای وابسته به امیر افشار کرسفی(ازبزرک مالکان خمسه ، فرمانده ورییس فوج وایل شاهسون افشارخمسه ملقب به امیرتومان) به سرکردگی محمد خان اوصانلو(معروف به ممی خان سالارنظام) و قاسم خان اوصانلو و منصورلشکر، و درجبهه ای دیگر رحیم خان یاور قولی قصالو با سواران خود ، شکورسلطان باسوارها وتفنگداران تل قلعه وایل دویران ، علی اکبر خان شاهسون عجم لو ساکن قشلاق قولی قصه ، رعایا و نوکران و تفنگداران اسعد الدوله ذوالفقاری از روستای قولتوق ، رعایای منیع الدوله ذوالفقاری و امجد لشگر از روستای دیزج و تازه کند به همراه نیروی بالابانچی دولتی و فراشان حکومتی پیرامون اخوند در گوشه گوشه شهر و تکیه اقالوق گرد هم امده و ادم های نایب الصدرزنجانی ضیائی ( مالک روستای نیک پی) ، برای جنگ خیابانی اماده می شوند . روسای شهرورجال که قبلا قول مساعدت ویا بیطرفی به عظیم زاده داده بودند با مشاهده وضعیت ناارام شهر پاپس کشیده وبه صف مخالفین مشروطه پیوسته و به احضاروساماندهی ادمهای خود برخاستند ، اقا خان مظفرالدوله (رئیس فوج اول خمسه وبرادرحسین پاشا خان مظفر السلطنه – که اورا4پسربود : 1- علیقلیخان مظفرالدوله 2 – ابراهیم خان عاصم الدوله 3 – امیرحسینخان عاصم السلطنه 4 – باقرخان مظفرنظام)  ایشان ابتدا حامی وبانی انجمن ملی زنجان وداوطلب وهواخواه مشروطه وعظیم زاده بوده است . ولی درروزگرفتاری ملیون و مجاهدین مشروطه ، مظفرالدوله دسته ی بالابانچیان خود : یوز باشی هاشم ، نعمت ، نجف سلطان  و....را به صحنه مبارزه بر ضد عظیم زاده فرا خواند و قوچی ها وتوپچی ها وبالابانچی ها وفراش ها وسربازان و گماشتگان زیادی ازاطراف واکناف شهرو روستاهای اطراف زنجان جمع شدند...... (ظاهرا ازبیت 2تن ازمحبان عظیم زاده اردبیلی درزنجان به نامهای مرحوم صدرالاسلام ورئیس السادات ودیگرعلمای شهر، ازجمله  شادروان میرزا ابوالمکارم میرزایی یکی ازارکان مشروطیت درزنجان که نفوذ کلامی درمشروطه طلبان ومردم شهروروستا داشت  و عظیم زاده به او نامه فدایت شوم نوشته بود ! کاری  درجهت بهبودی وقدرتمندی مجاهدان ساخته نبوده است)

 و عظیم زاده این جوان پر شور و انقلابی و لاکن بی تجربه وبیخبرازبافت اجتماعی وموزائیکی شهر!!، وساخت وپاخت های پشت پرده وبدون درنظرگرفتن موقعیت خاص زنجان دررابطه با وجود ایلات وطایفه های مقتدر و وجود مستغلات واملاک فراوان مربوط به اعیان ومحترمین شهر!!! ورجال ودیوانیان وشاهزادگان !! ونقش واثرگذاری تاریخی حوزه علمیه زنجان ومراجع بزرگ برتاریخ منطقه وتقلید برداری توده مردم ازانها ، در مسجد سید واقع درمیدانچه سبزه میدان ،بابیانی بالا ولهجه شیرین ترکی امیخته به گویش قفقازی شروع به سخنرانی می کند......  محمد علیشاه که باخوی استبدادی وبامرگ مظفرالدین شاه به پادشاهی ممالک محروسه ایران رسیده بود درپشت پرده درصدد کودتا بود وعاقبت در23جمادی الاول 1327ق برابربا2/4/1287ش به وسیله سربازان دولتی وقزاقان روسی وبه کمک لیاخوف روسی عمل کودتا صورت گرفت و ....


سخنرانی عظیم زاده درمسجد سید زنجان و....


همان روزیکه مجلس ملی در تهران به توپ بسته شد وحکومت نظامی درپایتخت اعلام گردید ،  هواداران اخوند درصدد نابودی مشروطه  درزنجان برامدند وجنگ تمام عیارخانه به خانه وکوچه به کوچه با اعضای انجمن ولایتی ها !! را اغاز نمودند ...... عظیم زاده جوان در مسجد میرزا مهدی نجفی میرزایی در بازار پایین زنجان جلسه صحبت داشت ولی به تحریک عده ای  (مخالفان اخوند) !! عظیم زاده را در همان روز تشویق به صحبت و موعظه در مسجد سید در سبزه میدان کردند .... موافقان مرحوم حاج ملا قربانعلی زنجانی معتقد هستند که به خاطر روحیه خانگریزی وحاکم گریزی حجت الاسلام ، اعیان ودارایان وزمین سالاران شهر درقبل ازانقلاب وبحبوحه شروع نهضت مشروطه خواهی وخاصه درماجرای عظیم زاده بران می شوند تا شیخ ابراهیم زنجانی را زیرپروبال خود گرفته وبا مقدمانی وتهیه منزلی در محله اعیان نشین شهر( سرچشمه) برای شیخ ابراهیم مشروطه طلب اورا درنقطه مقابل اخوند مشروعه خواه قرار دهند که به نوعی خاص ودرمقاطعی ازتاریخ مورد حمایت امیر جهانشاه خان افشار بود ( هرجند جانبداری امیر افشاراز مرحوم ملا قربانعلی فرجام خوشی برای وی درپی نداشت!!).....وظاهرا مخالفان حجت الاسلام ، به مقصود خود هم رسیده وبا قتل عام شدن مجاهدین مشروطه طلب وتبعید مرحوم اخوند زنجانی ،  جورچین انها کامل می شود .!!