زنجان در جنگ جهانی دوم1320شمسی
زنجان درجنگ جهانی دوم
دکترمسعود بيات*

چکيده
در شهريور 1320هواپيماهاي جنگي شوروي شهر زنجان و شماري ديگر از شهرهاي شمالي کشور را بمباران کردند و اين تخستين نشانه ي نقض آشکار بي طرفي ايران در جنگي بود که نه در شروع ان نقشي داشت و نه در ادامه ي آن.پيامدهاي اين جنگ ناخواسته را در زنجان به دو دسته ي کوتاه مدت و دراز مدت مي توان تقسيم کرد .از پيامدهاي کوتاه مدت جنگ مي توان به اشغال زنجان به دست نيروهاي شوروي و دخالت آنان در امور اداري، انتظامي و اقتصادي منطقه اشاره کرد.از پيامدهاي دراز مدت ان نيز مي توان ايجاد و تقويت حزب توده را برشمرد.
با پايان يافتن جنگ جهاني دوم، اگر چه پيامدهاي کوتاه مدت جنگ نيز تمام شد، پيامد دراز مدت آن همچنان ادامه يافت؛اشغال زنجان به دست فرقه ي دموکرات اذربايجان نتيجه ي اين پيامد بو د و از آن پس تا اواسط دهه ي سي؛يعني نزديک به ده سال پس از پايان جنگ، حضور حزب توده در اين شهر محسوس بود، آنان زنجان را درگير منازعات سياسي و نظامي خطرناکي کردند. اين مقاله بر ان است که به پرسشهاي زير پاسخ گويد:
1.اشغال زنجان در جريان جنگ جهاني دوم با چه زمينه هايي و چگونه صورت گرفت؟
2.با توجه به قرار داشتن زنجان در حوزه ي اشغال شوروي، انان چگونه در امور اين شهر دخالت مي کردند؟
3.جنگ جهاني دوم چه پيامدهاي اقتصادي و سياسي در زنجان داشت؟
کليد واژه :زنجان ، شوروي، جنگ جهاني دوم
مقدمه :
جنگ جهاني دوم در سال 1939م.در حالي آغاز شد که کشور شوروي اوضاع متفاوتي نسبت به زمان جنگ جهاني اول داشت؛ زيرا در سالهاي آخر جنگ جهاني اول، بلشويکها با استفاده از شعارهاي کمونيستي توانستند نظام تزاري را سرنگون سازند.انان با شعارهاي به ظاهر رهايي بخش، نه تنها جنگ را در جهت حفظ منافع سرمايه داري هدايت کردند بلکه حاضر شدند با امضاي تفاهم نامه ها و قرار دادهايي با همسايگان، از برخي امتيازهاي گرفته شده از سوي تزارها چشم پوشي کنند
چند سال پس از پايان جنگ اول، استالين در شوروي روي کار آمد و با توجه به رقابتي که با کشورهاي صنعتي سرمايه داري داشت، گامهاي بلندي به سوي صنعتي شدن و تأمين امکانات دفاعي و تهاجمي برداشت؛ به گونه اي که در آستانه ي حمله ي هيتلر به شوروي، اين کشور يکي از کشورهاي صنعتي جهان محسوب مي شد و همانند ديگر کشورهاي صنعتي، نياز فراواني به مواد اوليه و بازار فروش داشت و اين در حالي بود که بيشتر امکانات در اختيار دولتهاي پيروز واقعي جنگ اول؛ يعني انگليس و فرانسه بود و از اين رو شايد جنگ جهاني دوم براي روسها يک ضرورت بود تا نظام ناخواسته ي حاکم بر نظام بين الملل را بر هم زنند.
استالين بيش از لنين داعيه ي گسترش انقلاب بلشويکي را داشت و از اين رو جنگ مي توانست براي توسعه ي اين مرام سياسي در خاور ميانه و اروپاي شرقي فرصتي فراهم آورد
با آغاز جنگ، شوروي بنا به اجبار نظامي با کشورهايي هم پيمان شد که ايدئولوژي اش با آنها متفاوت بود .انان پس از اين هم پيماني و به بهانه ي کوتاه کردن دست آلما ن از ايران به اين نتيجه رسيدند که کشور را اشغال کنند.به دنبال اين تصميم، روسها با فرستادن دو سپاه از ارس و استارا در صدد تحقق اهداف خود برامدند.
روسها به دنبال اشغال صفحات شمال غربي کشور و با استفاده از برخي زمينه هاي مساعد داخلي در ايران، خواهان جدايي اذربايجان از ايران بودند، هدفي که در معاهده ي ترکمانچاي به آن دست نيافتند.
روسها اين بار بر خلاف تزارها از روش حمله ي مستقيم نظامي استفاده نکردند بلکه در مدت اشغال اين مناطق، مجموعه اي از تشکيلات سياسي دست نشانده ايجاد کردند و در سالهاي بعد آنان را بر عليه حکومت مرکزي شوراندند و در مقابل اعتراض ايران و مجامع جهاني، حرکت اين گروهها را يک نهضت دموکراتيک داخلي دانستند و بدين ترتيب از مسئوليت مهار آنها شانه خالي کردند.
شهرستان زنجان، واقع در شمال غربي کشوردر تقسيم بندي متفقين نصيب روسها شد.اين شهر براي روسها از چند جهت اهميت داشت:نخست اينکه محل تلاقي دو گروه از نيروهاي اين کشور بود که از رشت و تبريز به طرف ايران سرازير شده بودند .اين تلاقي در تاکستان واقع در بين راه زنجان و قزوين صورت مي گرفت و اذوقه ي ين نيروها اغلب از زنجان تأمين مي شد . دوم اينکه زنجان به عنوان دروازه ي اذربايجان و به علت برخورداري از راه اهن و راههاي شوسه، مطمئن ترين و کوتاه ترين راه براي رساندن کمکهاي متفقين به شوروي بود و همواره بخشي از واگنهاي قطار آن به اين امر اختصاص داشت.با اين توضيح روند اشغال شهر،کارها و پيامدهاي اين اشغال بررسي مي شود.
گفتار يکم:اشغال زنجان در جنگ جهاني دوم
ايدن، وزير امور خارجه ي انگليس، پس از پايان جنگ در سخناني راجع به ايران هدف از اشغال اين کشور را چنين بيان کرد:
«اين را هرگز نبايد فراموش کرد که علت ورود قواي روس و انگليس به ايران براي آن بود که از خطوط ارتباطي اين کشور استفاده کرده و کمک حياتي و فوري به شوروي که در آن موقع مورد حمله ي شديد المانها قرار گرفته بود برسانيم.»(خان ملک يزدي، 1320،ص13).
اشغال زنجان نيز يکي از اهداف کلي متفقين بود؛ اين شهر به سبب قرار داشتن در مسير راه آهن و شوسه ي منتهي به شوروي اهميت بسياري براي متفقين داشت، آنان در 3شهريور 1320حريم هوايي شهر را شکستندو مناطقي را بمباران کردند.به نظر مي ايد هدف اين بمبارانها انهدام قرار گاههاي هوايي و تخريب سربازخانه ها و اتشبازيهاي هوايي بوده است(تبرائيان ، 1371،ص9)سه روز پس از اين بمباران، سفير کبير شوروي و وزير مختار انگليس نامه اي به محمد علي فروغي ،نخست وزير وقت ايران، نوشتند و در يکي از بندهاي نامه خواستار عقب نشيني نيروهاي ايراني از برخي شهرها از جمله زنجان شدند و اعلام کردند قشون انگليس و شوروي اين نقاط را اشغال خواهند کرد.آنان در نامه ي 8شهريور 1320اشکار مناطق ياد شده را مناطق اشغالي شوروي اعلام کردند(همان، ص79)هيئت دولت ايران نيز در نامه ي 8شهريور 1320مصادف با 20اوت 1941به نمايندگان دولتهاي ياد شده، موار د بالا را رسماً پذيرفت (همان،ص88-89-91)و زمينه از هر جهت برا ي اشغال شهر فراهم شد
سرهنگ شيباني، فرمانده ي هنگ دوم هوايي کشور، با نخستين بمباران تصميم گرفت از افتادن سيزده فروند هواپيماي موجود در فرودگاه تبريز به دست نيروهاي شوروري جلوگيري کند و آنها را به زنجان انتقال دهد .زمان پرواز به شب موکول شد؛ زيرا نيروهاي هوايي شوروي بر اسمانها تسلط داشتند(استوارت، 1370،ص234)در ساعت سه بامداد4شهريور، سيزده هواپيماي دو باله ي هنگ دوم هوايي ايران در تاريکي به قصد زنجان پرواز کردند و ده فروند هواپيما، سالم به فرودگاه زنجان رسيدند و سه فروند ديگر در اثر برخورد با کوههاي جنوب تبريز سرنگون شدند.شيباني که مطمئن بود نيروهاي شوروي به زودي از رفتن انان آگاه خواهند شد، بي درنگ پس از سوخت گيري به مقصد تهران حرکت کرد.چند لحظه پس از پرواز هواپيماهاي ياد شده از فرودگاه زنجان، هواپيماهاي شوروي فرودگاه را بمباران کردند (همان،ص239)سرانجام، در روز 7شهريور 1320ژنرال نوويکوف ستون موتوري خو د را از ميانه به سمت جنوب شرقي حرکت داد و در همان روز زنجان را اشغال کرد(همان،ص290).
گفتار دوم :دخالت نيروهاي شوروي در امور زنجان در جنگ جهاني دوم
الف)انتظامي
با ورود نيروهاي شوروي به زنجان، نظم شهرباني فرو ريخت.شماري از مأموران، محل مأموريت خود را ترک کردند و برخي با خونسردي وضعيت را پذيرفتند به گونه اي که بر اساس يک گزارش، شهرباني باقي نماند1 تا نظمي بر قرار کند.
به دليل فروپاشي شهرباني امنيت در شهر از بين رفت، دزديها افزايش يافت و مالکان محلي که در سالهاي حکومت رضاخان به سبب تمرکز اداري و گسترش نظارت حکومت مرکزي ناچاربه اطاعت شده بودند با تضعيف نهادهاي اداري و انتظامي شهامت يافتند و ميز و صندلي مأموران دروازه ها را شکستند، پاسبانها را خلع سلاح و مأموران دارايي را مضروب کردند. 2
شماري از بازرگانان و اعيان شهر که از ناامني به ستوه آمده بودند، تصميم گرفتند براي حفاظت شهر نيرو معرفي کنند و هزينه ي آنان را نيز بپردازند و بدين ترتيب چهل و چهار فرد مطمئن معرفي شدند و ياور طلعت، رئيس جديد شهرباني ، هم به زحمت بيست و شش تن از پاسبانها را گردآورد و شهرباني زنجان پس از تعطيلي موقت، کار خود را با هفتاد نفر در انتظامات شهر اغاز کرد.3
نيروهاي شوروي که تشکيل شهرباني را مانعي در برابر خود مي ديدند به اين کار مردم و دولت واکنش نشان دادند و در اذر 1320سه افسر شوروي به اداره ي شهرباني رفتند و به رئيس شهرباني اخطار کردند که شمار نيروهاي شهرباني زنجان نبايد بيش از پنج نفر پايه ور، هشت نفر سر پاسبان و سي و پنج نفر پاسبان باشد.آنان گفتند که شهرباني مي تواند فقط به تعداد پاسبانها تفنگ نگه داري کند و بايد بقيه ي اسلحه ها را به تهران بفرستد.4تعيين حداکثر چهل و هشت نفر نيرويي شهرباني براي زنجان از طرف نيروهاي شوروي در حالي بود که شهرباني زنجان در گزارش قبلي خود به وزارت کشور، حداقل تعداد پاسبان مورد نياز را صد و بيست نفر اعلام کرده بود.5
نيروهاي شوروي همچنين رئيس شهرباني را به کمانداني احضار کردند و ورقه اي به زبان روسي جلوي او گذاشتند و دستور دادند ان ا امضاء کند؛مفاد ورقه اين بود که شما متعهد مي شويد به نيروهاي شوروي کمک کنيد و فقط از انان دستور بگيريد .رئيس شهرباني با اين بهانه که بهايي است و در مذهب او دخالت در سياست ممنوع است از امضاي ورقه خودداري کرد و به زحمت خود را از کمانداني رهانيد و براز گزارش دادن به تهران رفت.6از اين پس تا پايان جنگ، کشمکش ميان شهرباني زنجان و نيروهاي شوروي در مورد امور انتظامي شهر ادامه داشت
نيروهاي شوروي افزون بر ايجاد اختلال در امنيت شهر در روستاهاي اطراف نيز دخالت مي کردند.آنان با استفاده از افکار کمونيستي ، روستاييان را تحريک مي کردند که از پرداخت حقوق مالکانه خودداري کنند7و خود به چپاول همان روستاييان مي پرداختند ؛ چنانچه در يک مورد، اهالي روستاي تازه کند دو نفر سرباز شوروي را که در حالت مستي اهالي روستا را غارت و به ناموس مردم تعرض کرده بودند، دستگير کردند و پس از خلع سلاح به کمانداني نيروهاي شوروي تحويل دادند .8ب )اقتصادي نيروهاي شوروي که براي سکونت و کار به مکانهايي نياز داشتند، تصميم گرفتند براي اين امور هزينه نکنند و با تصرف تعدادي از ساختمانهاي دولتي نيازشان را برطرف کنند.آنان در زنجان برخي از ساختمانهاي دولتي از جمله يک بيمارستان را تصرف کردند؛ براي تخليه ي بيمارستان مذاکره هاي بسياري انجام شد و با پافشاري دکتر طباطبايي، کفيل بهداري زنجان، مبني بر نياز اهالي به بيمارستان و پيگيريهاي مستمر فرمانداري زنجان، بيمارستان به بهداري زنجان تحويل داده شد.9
نيروهاي شوروي در مقابل تحويل يبمارستان درخواست کردند بهداري زنجان به هزينه ي خود مکاني را اجاره کند و به انان تحويل دهد و چون بهداري نمي خواست چنين هزينه اي را بپذيرد باز موضوع به مرکز کشيده شد و احتشامي، فرماندار زنجان، در نامه اي به وزارت کشور ضمن تأکيد بر اينکه در قزوين اداره هاي امنيه ، دارايي و فرهنگ به نيروهاي شوروي واگذار شده است، پيشنهاد کرد وزارت کشور در اين باره با سفارت دولت شوروي مذاکره کند. 10
وزارت کشور حل قضيه را به فرمانداري واگذار کرد و گفت چون نيروهاي شوروي اجاره ي ساختمانها را مي پردازند با فرمانده ي نيروي مذکور در زنجان مذاکره و نسبت به حل مشکلات اقدام شود.11
فرماندار زنجان براي مهار دخالتهاي انتظامي و اقتصادي در امور شهر کارهايي انجام داد .او با اسميرنف ، سفير کبير دولت شوروي، که براي بازديد از موقعيت سربازان کشورش و تهيه ي مقدمات احداث راه منجيل -طارم و زنجان به اين شهر آمده بود ملاقاتي انجام داد و به توافقهايي به شرح زير دست يافت: 1.در مورد راه طارم فرماندار زنجان اهميت اين راه را از نقطه نظر اقتصادي و نظامي (براي رفت و امد قواي موتوري)به سفير کبير تشريح کرد و خاطر نشان کرد که راه فوق در جنگ جهاني اول مورد توجه مأمورين شوروي واقع شده و مقداري از آن را تسطيح نموده اند ولي فعلاً به علت ريزش تپه هاي اطراف مسدود مي باشد ونيازمند تعمير است و از طرفي لازم است 29کيلومتري که به علت کوه خاکبرداري نشده، خاکبرداري شود
2.فرماندار، پاسهاي قواي شوروي در شهر را غير ضروري دانست و حتي متذکر شد که به علت تماس سربازان با مردم کوچه و بازار براي آن عواقب وخيمي پيش بيني مي کند
3.از طرفي فرماندار پيشنهاد کرد شورويها شخص ثابتي را در شهر زنجان تعيين نمايند تا نامبرده ارتباط مستمري با رئيس شهرباني داشته باشد و نيازمنديهاي قواي شوروي را با رئيس شهرباني حل و فصل نمايد و بدين ترتيب از مناقشات بين اهالي و سربازان جلوگيري شود.
4.در مورد حزب توده و تبليغات آنان، فرمانداري ضمن اينکه فعاليت آنان را موجب اختلال روابط طرفين دانست، از سفير کبير کسب تکليف کرد که براي جلوگيري از تظاهرات آنان تا چه اندازه حکومت محلي را محق مي دانند؟
5.در مورد تأمين اذوقه قواي شوروي مقرر شد که مازاد حبوبات و روغن و غير آنچه محتاج به حمل باشد در کيسه هايي برگهاي مخصوص که به زبان فارسي و روسي نوشته شده و به امضاي فرماندار رسيده باشد مجاز به حمل باشد و مقرر شد با هر تزني يکي دو واگن براي اين قبيل کالاها تخصيص داده شود »12سفير کبير به همه ي پيشنهادهاي فرماندار گوش داد، اما انجام آنها را به بررسيهاي لازم در تهران موکول کرد و قول داد نتيجه را به فرماندار اعلام کند.با وجود اين همه مذاکره، روسها فقط به بند اول علاقه نشان دادند و به همين سبب مشکلات تا پايان جنگ ادامه يافت
سه روز پس از حرکت اسميرنف از زنجان، دو نفر افسر مهندس از طرف سرهنگ لويف، رئيس ستاد ارتش قواي سرخ، وارد زنجان شدند و از فرمانداري خواستند آنان را به طارم بفرستد.مصحفي، مهندس شهرداري، از طرف فرمانداري با دو نفر از افراد مالکان عمده طارم همراه اسب و ديگر لوازم مورد نياز، تعيين و با دو افسر روس رهسپار طارم شدند .13تا در مورد راه منجيل -زنجان از راه طارم مطالعه کنند.گويا فرمانداري زنجان نظر به اهميت نظامي اين راه براي نيروهاي شوروي و اهميت اقتصادي آن براي توسعه ي زنجان مي کوشيده است با توجه به تکنولوژي پيشرفته ي روسها، تکميل و راه اندازي اين راه را به آنان واگذار کند و در واقع تنها فايده ي جنگ براي زنجان همين يک مورد بود.
گفتار سوم :پيامدهاي جنگ جهاني دوم
الف)اقتصادي جنگ جهاني دوم نيز همانند هر جنگي، تأثير بسيار منفي بر اقتصاد کشورها از جمله ايران داشت.در زنجان اين جنگ موجب «فقر عمومي اهالي»14و کمبود ارزاق و افزايش قيمت آن و شورش بزرگ نان در سال 1322شمسي شد .علت ايجاد اين وضعيت را بايد در ميزان مصرف اذوقه ي قواي شوروي و سودجويي بازرگانان محلي در خروج مايحتاج عمومي شهر و فروش ان در پايتخت و شهرهاي ديگر جستجو کرد .
از همان نخستين سال اشغال (1321ش)، قيمت غله افزايش يافت و موجب نگراني و ناراحتي توده ي مردم شد.15در 3خرداد 1322همزمان با سفر اسمير نف ، سفير کبير شوروي، به زنجان شورشي بزرگ در شهر به وقوع پيوست.در جريان شورش، شورشيان منزل اسد الله ايازي، تاجر بزرگ برنج و توتون را خراب و برادر ش را به سختي مجروح کردند؛ سپس به بازار رفتند و به غارت پرداختند.بهانه ي شورش، اعلام افزايش قيمت نان از سه کيلوشش ريال به سه کيلو نه ريال بود.16فرمانداري زنجان به سبب نگراني تکرار تظاهرات که وقوع آن را پيش بيني مي کرد و به احترام ميهمانان خارجي خود ، تصميم اداره ي خوار و بار را لغو کرد و پس از رفتن سفير کبير با تکيه بر نيروهاي شهرباني و ژاندارمري دوباره قيمتها را افزايش داد.17
در سال 1323ش .مشکل خواربار همچنان ادامه يافت به گونه اي که شماري از ساکنان زنجان در پي اقدام برخي از بازرگانان شهر از جمله قماشچي، حاج علي توفيقي و اکبر شهلائي مبني بر جمع اوري خواربار به ويژه غله ي شهرستان از خود شهر و اطرافش و حمل ان به خارج از استان، در صدد برامدند منزل اکبر شهلائيي 18را غارت کنند و خودش را بکشند.19فرمانداري زنجان براي حل اين موضوع، مشکلات فراواني داشت؛ زيرا با وجود اينکه غله ي استان براي مصرف خود استان کافي نبود مسئولان پايتخت انتظا ر داشتند استاندار و فرماندار زنجان در امر تسهيل آذوقه رساني به پايتخت کمک کنند.(تبرائيان،1371،ص297)از طرفي نيروهاي شوروي براي مصرف نيروهاي خود در زنجان و قزوين و شهرهاي ديگر زياد آذوقه مي خريدند و ان را به قزوين و جاهاي ديگر حمل مي کردند و مانع حمل آذوقه به تهران مي شدند(همان،ص265)و بدين ترتيب فرمانداري ناچار بود راه حل ميانه اي در پيش گيرد.فرمانداري ضمن مذاکره با فرمانده ي نيروهاي شوروي کوشيد از اقدام روسها در منع حمل اذوقه به تهران جلوگيري کند(همانجا)و از طرف ديگر براي جلوگيري از اقدام بازرگانان زنجان در حمل خواربار شهر به خارج، به فرمانده ي نيروهاي شوروي تذکر داد از حمل خواربار با اتومبيلهاي حامل مهمات جلوگيري کنند20و با راه آهن زنجان نيز مذاکره کرد که در حمل اجناس بيشتر نظارت کند.21فرمانداري براي مهار خروج بي روه ي اذوقه ي نيروهاي شوروي از زنجان، به سفير شوروي پيشنها د کرد کالاها فقط با امضاي فرمانداري از شهر خارج شوند.22
در اواخر سال1323ش.اتفاقي افتاد که نتيجه آن رکود کامل چاقو سازي، مهم ترين صنعت دستي شهرستان شد ؛بدين ترتيب که در 29بهمن 1323يک افسر شوروي به کلانتري زنجان مراجعه کرد و اظهار داشت که مقداري از فلزات برنجي متعلق به مهمات نيروي شوروي، وسائل ارتباط هواپيما و پارچه ، بين قزوين و ميانه با شکافتن سقف واگنهاي ترن دزديده شده است و اين اموال در دکانهاي زنجان ديده مي شود .23اين ادعا موجب شد روسها در حضور نماينده ي شهرباني و نماينده ي فرمانداري تمام مغازه هاي چاقو سازي، سمساري، بزازي ،و خياطي را بازرسي کنند و مقداري برنج را که از بمب و ديگر ادوات محترقه به دست آمده بود، همراه مقداري پارچه و چاقو وضبط کنند.آنان مدعي بودند که چاقوهاي مزبور از همان برنجها ساخته شده است 24و خواستار تعقيب چاقوسازان خريدار کالاي دزدي بودند.چاقوسازان اين اتهام را نپذيرفتند و ضمن شکايتي به فرمانداري از ضرر وارده دادخواهي کردند.25فهيمي، فرماندار زنجان، در نامه اي به وزارت کشور ضمن گزارش دريافت شکايت چاقوسازان در يکي از بندهاي نامه چنين نوشت:
«چون صنف چاقوساز در زنجان عده ي کثيري هستند و صنعت چاقوسازي يکي از هنرهاي زنجان است جمع آوري کالاهاي مسروقه خسارت خيلي زيادي به اين صنف در آورده است».26
وي همچنين ادعاي بي گناهي چاقوسازان را به نوعي تأييد کرد؛ زيرا معتقد بود با تغييراتي که در کوره ايجاد مي شود تشخيص اينکه برنجهاي به کار گرفته در دسته ي چاقوها از برنجهاي فشنگ، گلوله توپ و يا گلوله ي تفنگ است کار اساني نيست و ديگر اينکه زنجان در شهريور 1320بمباران شده و چه بسا برنجها از تکه هاي همان بمبها باشد.27
مشکل ياد شده، خسارتي جبران نشدني براي چاقو سازان بود؛ زيرا تمام اجناس و موجودي انبارشان که در واقع همه ي سرمايه آنان بود از دست رفت .با وجود پيگيري مداوم فرمانداري، روسها حاضر به حل مشکل و بازگرداندن کالاهاي مصادره شده نبودند.نماينده ي شوروي در زنجان مدعي بود از آنجايي که پيگيري اين پرونده به عهده ي نماينده ي شوروي در تهران است و کالاها نيز به آنجا برده شده، وي هيچ اختياري در اين باب ندارد.28فهيمي با پيگيري و کمک وزارت کشور توانست نظر مساعد روسها را جلب کند و قرار شد چاقو سازان ، نماينده ي خود را براي تحويل اجناس به فرماندار نظامي راه اهن تبريز معرفي کنند.صادق معمار زاده به عنوان نماينده ي صنف چاقو ساز به تبريز رفت و روسها در موقع تحويل از تمام چاقوهاي توقيف شده که داراي آهن، استخوان، صدف و مقداري برنج بودند، کيلويي يکصد و پنجاه ريال بهاي برنجها را مطالبه کردند، اما معمار زاده فقط حاضر شد جريمه ي برنجهاي مصرف شده را پس از تأييد متخصص بپردازد و در نتيجه مشکل حل نشد و همچنان ادامه يافت.29چاقوسازان براي حل مشکل به شاه متوسل شدند30و او نيز به وزارت کشور و خارجه دستور داد موضوع را پيگيري کنند و سرانجام، وزارت کشور به نتايج مهمي دست يافت و قرار شد «بدون مطالبه ي ديناري بابت برنجهاي مصرف شده در چاقو سازي که تفکيک آنها مشکل است، چاقوهاي ضبط شده را به صاحبانشان مسترد دارند »31
ديگر تأثير اقتصادي جنگ، خسارتي بود که در نتيجه ي بمباران زنجان و يا در هنگام حضور نيروهاي شوروي در اين شهر به مردم زنجان وارد آمد.در نتيجه ي بمباران، خانه ها يا مغازه هاي شماري از مردم تخريب شد و موضوع پيگيري خسارتهاي آنان سالها طول کشيد و در نهايت بخشي از خسارتها پرداخت نشد و هزينه ي موارد پرداخت شده نيز نه به متفقين بلکه به دولت ايران تحميل شد .32
بر اساس آنچه بيان شد جنگ جهاني دوم در بعد اقتصادي و در مقياس عمومي، سبب افزايش قيمتها و ايجاد قحطي مصنوعي در شهر شد و در بعد محدودتر موجب زيان اداره هاي دولتي و صنعت چاقو سازي شدب)سياسي(تأسيس و تقويت حزب توده زنجان) زيان بار ترين نتيجه ي حضور و نفوذ روسها در شمال کشور، ايجاد و تقويت مجموعه اي از تشکيلات سياسي دست نشانده بود که در رأس آنها حزب توده قرار داشت.حزب توده براي روسها دو کارکرد مثبت داشت؛ از يک طرف آنان مي توانستند با استفاده از نفوذ توده اي ها در انتخابات مجلس دخالت و نمايندگان طرفدار خود را وارد مجلس شوراي ملي ايران کنند و راه رابراي تصويب امتيازهاي مربوط به خود هموار سازند و از طرفي حزب توده مي توانست با توجه به طرفداراني که در مجامع کارگري داشت، با ايجاد درگيريها، تظاهرات و ميتينگهاي خياباني ، مسئولان کشوري و محلي را وادار کند با سياستهاي شوروي همکاري کنند.
روسها در زنجان نيز به همين منظور وارد عمل شدند.آنان ضمن حمايت اشکار از تشکيل حزب توده، در تقويت ان کوشيدند.توده اي هاي زنجان نيز از آن پس در خدمت اهداف روسها قرار گرفتند؛ چنانچه حمايت آنان از واگذاري امتياز نفت شمال به شوري و شعارهاي زنده باد شوروي در ميتينگهاي عمومي و ابراز مخالفت با سيد ضياء الدين طباطبايي (انگلوفيل)، ساعد، نخست وزير مخالف روسها، واگذاري امتياز نفت جنوب به انگليسيها و نمايندگان طرفدار دولت ملي منتخب زنجانيها در مجلس چهاردهم مجلس شوراي ملي، گواه اين مدعاست.
برابر با اسناد موجود، نخستين شعبه ي حزب توده در زنجان به سال 1321ش هنگامي تأسيس شد که شهر در اشغال روسها بود.دو نفر به نامهاي محمد امين ازاد وطن و عبدالعلي زاده از کارمندان شهرداري زنجان در تأسيس آن نقش محوري داشتند .33انان محلي را در خيابان پهلوي زنجان اجاره کردند و آن را شعبه ي حزب قرار دادند و بر سردر آن تابلويي با هنوان حزب توده ي زنجان نصب کردند.34ازاد وظن و عبدالعلي زاده نخستين بيانيه ي خود را با عنوان حزب توده ي زنجان منتشر و در اين بيانيه ضمن تأکيد بر دينداري خود، هدف از تأسيس شعبه را ازادي خود و همنوع خود اعلام کردند .بنيانگذاران حزب توده ي زنجان پس از انجام مراحل آغازين تأسيس شعبه ي زنجان از طريق فعاليتهاي تبليغي به اصطلاح مساوات طلبانه و با حمايت همسايه ي شمالي بر شمار طرفداران خود افزودند .اسناد مربوط به تعداد شرکت کنندگان در ميتينگها ي حزب مذكور حاكي از افزايش چشمگير طرفداران حزب است .بنيانگذاران حزب در سال 1323ش .يعني دو سال پس از تشکيل شعبه در زنجان با مراسمي خاص سازمان جوانان حزب توده را نيز پايه گذاري کردند و در مراسم نصب تابلوي آن در حضور جمعيت، عبدالعلي زاده و صادقي سخنراني مهيجي کردند وياد آور شدند «اين تابلو پرچم ازادي است و بايد تا آخرين قطره ي خون از آن حافظت کنيم.»عده اي در همين مراسم اشعاري به زبان ترکي و فارسي خواندند .35
حزب توده ي زنجان که بدين ترتيب تشکيل و توسعه يافت در طول حيات خود همواره با کميته هاي مرکزي حزب در تهران ارتباط داشت و بر اساس دستورهاي آنان کارهايي در اين شهر انجام داد.در يک ارزيابي کلي، کارهاي آنان اغلب با سياستها و منافع روسها در ايران همسو بود.
بنيانگذاران حزب در بعد داخلي، نخست کوشيدند با مطرح کردن شعارهاي مساوات طلبانه و ضد ارتجاعي بر طرفداران خود بيفزايند و در مرحله ي دوم با بسيج پيروان از روستاهاي اطراف و کارخانه هاي شهر و برگزاري ميتينگهاي خياباني و تظاهرات عمومي، مخالفان را مرعوب کنند و به خواسته هاي خود برسند.
توده اي ها متأثر از شعارهاي کمونيستي و با توجه به زمينه هاي ضد فئودالي که ميان طبقات محروم وجود داشت، کشاورزان را تشويق کردند از پرداخت بهره ي مالکانه خود داري کنند.36
پيروي برخي روستاييان از حزب توده، وحشت بسياري ميان مالکان ايجاد کرد و سبب شد آنان به ارکان دولت مرکزي متوسل شوند.مالکان به دولت پيشنهاد کردند اگر به هر علتي حاضر به برخورد نيست به انان اجازه داده شود از اموال و املاک خود دفاع کنند.37
البته واقعيت اين بود که دولت مرکزي در برخورد با حزب توده با مشکل جدي روسها روبه رو بود.آنان بر شهر مسلط بودند و از حزب توده به سبب خدماتي که انجام مي داد، حمايت مي کردند و به همين منظور فرماندار زنجان کوشيد در ملاقات با اسميرنف، سفير کبير شوروي، در مورد حزب توده به نتايجي برسد.وي تصور مي کرد اگر در چارچوب سياست دولت مرکزي در خدمت به متفقين با روسها همکاري نزديک کند، آنان ديگر به حمايتهاي حزب توده نيازي نخواهند داشت و دست وي را در سرکوب حزب ياد شده باز خواهند گذاشت، 38اما همان گونه که پيش بيني مي شد روسها هرگز با برخورد شهرباني با حزب توده موافقت نکردند.
حزب توده ي زنجان جداي از تبليغاتي که براي جذب کشاورزان از طريق شعارهاي مساوات طلبانه مطرح مي کرد، در محيط کارگري شهر نيز تبليغات خاص خود را دنبال مي کرد.
آنان مدعي بودند دولت فعلي(دولت بيات و ساعد)به کارگران توجهي ندارد و کارگران بايد به فکر خودشان باشند و با نيروي بازوي گارگري از حقوق خود دفاع کنند.39حزب توده براي ايجاد جنبشهاي سازمان يافته از طرف کارگران، اتحاديه هاي کارگري را راه اندازي کرد و براي جلب کارگران به اين اتحاديه ها شعارهاي فريبنده اي چون حداکثر هشت ساعت کار براي کارگران، ايجاد کار براي کارگران،40اختصاص صندوق براي حمايت از بازماندگان کارگراني که در حين کار جان خود را از دست مي دهند و تأسيس دبستان و بيمارستان از طرف دولت براي کارگران را سرداد.41بيشترين فعاليت حزب توده ي زنجان در ميان کارگران شهرداري، کبريت سازي و راه آهن زنجان بوده است.
در زمينه ي فعاليت حزب توده در موضوع سياست خارجي ، کارهاي حزب توده ي زنجان متأثر از حزب توده ي مرکزي و رد جهت منافع روسها در ايران بود.دوستي و دشمني حزب با اشخاص، نهادها و گروهها به موضوع گيري انها در مورد شوروري بر مي گشت .حزب توده مدعي بود دولت آمريکا و انگليس ، ايران را به خاک مذلت نشانده اند و چون همه ي داد و ستدهايشان با ثروتمندان است براي طبقات محروم فايده اي ندارند و از اين رو، کارگران و اشخاص بي بضاعت در همه حال بايد طرفدار دولت شوروي باشند؛ زيرا اين دولت ، کارگران و بي بضاعتها را دوست دارد و وسايل آسايش انان را فراهم مي کند.42
توده اي هاي زنجان همسو با حزب توده ي مرکزي پس از مطرح شدن امتياز نفت شمال ، با تجمع و تظاهرات، دولت مرکزي را زير فشار قرار دادند تا اين امتياز را به شوروي بدهد.
حزب توده ي زنجان در هشت ماه نخست 1324ش .متأثر از اوضاع بين المللي (اجبار روسها براي خروج از ايران و لزوم وجود اهرمي براي دولت شوروي جهت فشار به دولت ايران براي همسويي با منافع آنان)قدرت و نفوذ بسياري يافت.
اعضاي حزب توده در اين مدت مأموران دولتي را از پاسبان و کارمند بخشداري گرفته تا خود فرماندار کتک زدند و فرمانداري نتوانست مانع انان شود.همچنين توده اي ها از ميتينگهاي با اسلحه سخن راندند و در انتخابات شهرداري زنجان از شمارش اراي صندوقهايي که به نفع آنان نبود ، جلوگيري کردند و فرماندار نيز از ترس خونريزي، شمارش صندوقهاي ياد شده را متوقف کرد.
حزب توده در اين هشت ماه، تشکيلات خود را توسعه داد و موفق شد شعبه ي جبهه ي ازادي و اتحاديه ي کارمندان را تأسيس کند و بر شمار طرفداران خود بيفزايد .آنان با حمايت از کارگران اخراجي دارايي و شهرداري، گروههاي ناراضي بسياري را به درون تشکيلات خود کشيدند
نتيجه :
براساس آنچه بيان شد، به دنبال توافق شوروي و انگليس مبني بر اشغال ايران، زنجان در سال 1320ش.اشغال شد .در ابتدا اين تصرف برخي پيامدهاي زيانبار عمومي نظير تخريب منازل، تصرف عدواني املاک مردم و دولت و ايجاد اشکال در امر تهيه آذوقه داشت.زنجان از اين جهت با ديگر شهرها تفاوتي نداشت، اما به مرور زمان به ويژه از زمان مطرح شدن امتياز نفت شمال و به دنبال اعمال فشارها براي تخليه ي ايران ، اهميت اين شهر براي روسها از ديگر شهرهاي اشغال شده بيشتر شد.زنجان به علت موقعيت خاص جغرافيايي؛ يعني قرار گرفتن ميان تهران و اذربايجان ، براي شوروي همچون مدل نشان دادن يک جامعه ي سوسياليستي ايده آل براي ديگر مناطق ايران به ويژه تهران در آمد.
آنان در سال 1321ش .حزب توده را در اين شهر تأسيس کردند. بنيانگذاران حزب توده بي درنگ پس از تأسيس حزب با تکيه بر پاره اي از زمينه هاي مساعد داخلي نظير نارضايتي شديد اقتصادي ناشي از جنگ ، تشکيلات خود را گسترش دادند.آنان با طرح برخي شعارها نظير مبارزه با ارتجاع و سلطه ي خانها ، لغو نظام ارباب -رعيتي، محدوديت ساعتهاي کار، جلوگيري از بهره کشي ظالمانه از کارگران و خود داري از پرداخت بهره ي مالکانه و حتي طرح ضرورت تقسيم زمينهاي فئودالها ميان کشاورزان به اين مهم دست يافتند .
زمينه هاي مساعد خارجي نيز عامل ديگري براي موفقيت حزب ياد شده بود. حضور سابقه دار روسها در صفحات شمالي کشور به طرفداران حزب کمک مي کرد که از امکانات مادي و معنوي شوروي براي توسعه ي خواسته هاي خود بهره مند شوند.روسها در امور انتظامي شهر به نفع طرفداران نظام اشتراکي دخالت و از پيگرد افراد متخلف حزب توده جلوگيري مي کردند.با تأمين امکانات مالي و تسليحاتي نيروهاي اين فرقه و با استفاده از برخي ضعفهاي موجود در نظا م امنيتي صفحات شمالي کشور به راحتي موفق شدند در سال 1324ش.زنجان را به دست نيروهاي حزب توده تصرف کنند و بدين ترتيب دست کم به مدت يک سال بزرگ ترين انشقاق را پس از معاهده ي ترکمنچاي در تماميت ارضي ايران ايجاد کنند.
پي نوشت ها :
* استاد يار گروه تاريخ دانشگاه اروميه
کتابنامه
1.استوارت، ريچارد؛ در آخرين روزهاي رضا شاه، برگردان:هوشنگ مهدوي، تهران :معين ،1370
2.تبرائيان ،ضياء الدين، ايران در اشغال متفقين ؛تهران :رسا ،1371
3.خان ملک يزدي، محمد؛ غوغاي تخليه ايران؛تهران، شرکت سهامي طبع کتاب، 1320
اسناد
1سازمان اسناد ملي ، سند شماره ي 37-10-290/14
2سازمان اسناد ملي ،سند شماره ي 290/14،10،16
3سازمان اسناد ملي ، سند شماره ي 37-10-290/14سال 1320ش
4سازمان اسناد ملي ، سند شماره ي 11-85-293/32
5سازمان اسناد ملي ، سند شماره ي 37-10-290/14سال 1320ش
6سازمان اسناد ملي ، سند شماره ي 16-10-290/14سال 1320ش
7سازمان اسناد ملي ، سند شماره ي 16-10-290/14سال 1320ش
8سازمان اسناد ملي ، سند شماره ي 26،24-497-290/5
9سازمان اسناد ملي ، سند شماره ي 12،9-4-293/13
10سازمان اسناد ملي، سند شماره ي 4-313-290/1سال 1321ش
12سازمان اسناد ملي ، سند شماره ي 103003، پاکت شماره ي 4445
13سازمان اسنا د ملي سند شماره ي 103003پاکت شماره ي 4440سال 1322
14سازمان اسناد ملي ، سند شماره ي 103003پاکت شماره ي 4440
15همانجا
16همانجا
17همانجا
18سازمان اسناد ملي ، سند شماره ي 15-137-293/24
19همانجا
20سازمان اسناد ملي، سند شماره ي 5-137-293/24
21سازمان اسناد ملي، سند شماره ي 7-137-293/24
22سازمان اسناد ملي سند شماره ي 103003،پاکت شماره ي 4440
23سازمان اسناد ملي، سند شماره ي 32-497-290/5؛سازمان اسناد ملي ، سند شماره ي 61-497-290/5
24همانجا
25سازمان اسناد ملي سند شماره ي 31-497-290/5، سال 1323ش
26سازمان اسناد ملي ، سند شماره ي 33-497-290/5
27همانجا
28همانجا
29سازمان اسناد ملي ، سند شماره ي 48-497-290/5سال 1324ش
30سازمان اسناد ملي ، سند شماره ي 50-497-290/5
31سازمان اسناد ملي ، سند شماره ي 20-497-290/5، به تاريخ 1324/10/29ش
32سازمان اسناد ملي ، سند شماره ي 103003، پاکت شماره ي 4026،صورت جلسه 1320/10/29هيئت وزيران در مورد خسارت ديدگان جنگ
33سازمان اسناد ملي سند شماره ي293/16،80،40 ،گزارش سر تيپ اعتماد مقدم مدير كل اداره ي شهرباني به وزارت کشور، مورخه ي 1321/11/27ش
34سازمان اسناد ملي، سند شماره ي 109002پاکت شماره ي 196،گزارش مشايخي فرماندار زنجان به نختست وزير و وزير کشور، مورخه ي 1322/1/18ش
35سازمان اسناد ملي ، سند شماره ي 57-57-293/16،گزارش ياور مير طلوعي ، رئيس شهرباني زنجان به فرماندار زنجان، سال 1323؛متأسفانه اشعار مذکور در سند ذکر نشد ه است
36سازمان اسناد ملي ، سند شماره ي 45،44-82-293/16گزارش ياور ميرطلوعي ، رئيس شهرباني زنجان به فرماندار،سال1323ش
37سازمان اسناد ملي، سند شماره ي 109002،پاکت شماره ي 215و196،به ترتيب گزارش نخعي کفيل فرماندار زنجان به وزارت کشور مورخه ي 1322/6/31و تلگراف تعدادي از مالکين زنجان به مقامات تهران از جمله نخست وزير، وزير دادگستري و ...،مورخه ي 1322/7/6ش
38سازمان اسناد ملي ، پاکت شماره ي 4440،گزارش مشايخي فرماندار زنجان به نخست وزير و وزارت کشور، مورخه ي 1322/3/11
39سازمان اسناد ملي، سند شماره 4-82-293/16اعلاميه توزيع شده هيئت مرکزي اتحاديه کارگران ايران در زنجان، مورخه ي 1323/2/11ش
40سازمان اسناد ملي ، سند شماره ي 24-52-290/9گزارش سرپاس سيف رئيس کل شهرباني کشور به وزارت کشور
41سازمان اسناد ملي، سند شماره ي 57-57-293/16گزارش شهرباني زنجان به فرماندار زنجان
42سازمان اسناد ملي ، سند شماره ي 43-82-293/16،گزارش شهرباني زنجان به شهرباني کل کشور، سال 1323ش منبع :پژوهش علوم سياسي شماره سوم ، پاييز و زمستان 1385،صص73،96